رازگاهانفصل روزه(لنت)

هفته دوم از فصل روزه

فصل روزه (لنت)- روز پنجم

روز پنجم: یکشنبه هفته دوم

پس چنانکه روح‌القدس می‌گوید: «امروز اگر آواز او را بشنوید، دل خود را سخت مسازید، چنانکه در وقت جنبش دادن خشم او در روز امتحان در بیابان.»  عبرانیان 3: 7-8

این متن به واقعه‌ای اشاره دارد که در اعداد 20: 1-13 اتفاق افتاده است. اسرائیل در بیابان بود و آبی برای نوشیدن نداشت و به همین خاطر شروع به مجادله با موسی کردند و گفتند که می‌بایست زودتر با برادرانشان می‌مردند (اعداد 11) به جای اینکه اینجا از تشنگی تلف شوند. وقتی موسی و هارون به حرفهای قوم گوش کردند، به حضور خدا رفته و در مقابل او با صورتهایشان به خاک افتادند. خداوند با آنها ملاقات کرد و به موسی دستورالعملی داد و گفت که چگونه آب را از صخره برایشان فراهم خواهد کرد. متاسفانه زمانیکه موسی برای انجام دادن دستور خداوند به مقابل قوم رفت، آنطوری که خداوند گفته بود با ایمان عمل نکردند و قدوسیت خداوند را آنطوری که به آنها گفته بود نشان ندادند (اعداد 20: 12) و به خاطر این نااطاعتی موسی و هارون دیگر نمی‌توانستند وارد سرزمین وعده شوند. در واقع به دلیل عصیان و بی‌ایمانی، هیچکدام از افراد آن نسل نتوانستند وارد سرزمین موعود شوند. سرزمین وعده مکانی بود که آنها می‌توانستد در خداوند به آرامش برسند (عبرانیان 3: 11) ولی در عوض تمامی آنها در بیابان مردند و فرزندان آنها که رشد کرده و نسل بعدی قوم اسرائیل محسوب می‌شدند، توانستند به آرامشی که خداوند وعده داده بود وارد شوند.

امروز روح‌القدس از طریق کلام خداوند با ما صحبت می‌کند. اگر کلام خدا را بخوانیم ولی اطاعتش نکنیم، مانند اسرائیلی می‌شویم که به خداوند ایمان نداشت. اگر به صدای خداوند گوش نکنیم، آهسته آهسته قلبمان سخت می‌شود و اگر قلبمان سخت شود دیگر قادر نخواهیم بود به آرامش خداوند وارد شویم. در زمان موسی، سرزمین نمایانگر آرامشی بود که خدا برایشان فراهم می‌ساخت. بخشی از آن آرامش توسط سرزمینی فراهم می‌شد که شیر و عسل در آن جاری بود و خداوند در مرکز آن سکونت داشت. هرچند ما اکنون آرامشی که به قوم اسرائیل وعده داده شده بود را به واسطه صلحی که از طریق خون عیسی جاری شد و حضور ابدی روح در قلبمان تجربه می‌کنیم ولی این آرامش زوایای عمیق‌تری نیز دارد. زمانیکه وارد آسمان و زمین جدید و شهری که خداوند برایمان فراهم ساخته شویم، تحقق نهایی آن وعده را خواهیم دید (مکاشفه 21: 2-4) و او را چنانکه هست مشاهده خواهیم نمود (اول یوحنا 3: 2). پس اگر گناهانمان را اعتراف کنیم، او امین و عادل است تا آنها را ببخشد و ما را از تمام ناعدالتیهایمان پاک کند (اول یوحنا 1: 9). اگر گناهانمان را اعتراف کنیم، قلبمان نرم می‌ماند و می‌توانیم به آرامشی که مسیح برایمان فراهم ساخته است وارد شویم.

ما به عنوان ایمانداران این حق را داریم که به حضور خداوند که همان آرامش واقعی است، وارد شویم. ما همچنین این حق ویژه را داریم تا به دیگران کمک کنیم که وارد این آرامش شوند، هم ایمانداران و هم بی‌ایمانان. تمامی ما گناهکاریم و گاهی وارد مشکلاتی می‌شویم و پس از آن دیگر آرامشی را حس نمی‌کنیم. نویسنده‌ی عبرانیان می‌گوید مراقب باشیم و یکدیگر را نصیحت کنیم تا هیچکس با فریب گناه، سخت‌دل نشود (عبرانیان 3: 12-13).

متن‌های پیشنهادی برای مطالعه:

عبرانیان 3: 7-19

پرسشها برای اندیشیدن:

چطور می‌توانیم قلب‌هایمان را نرم و پاسخگو به خداوند نگه داریم؟

چطور می‌توانیم دیگران را به وارد شدن به آرامشی که مسیح فراهم می‌کند تشویق کنیم؟

دعا:

ای پدر بخشنده! لطفاً کمکمان کن تا قلب خودمان را بشناسیم و نشانمان بده که آیا در آن گناهی هست یا نه تا بتوانیم به حضور تو بیائیم و آمرزیده شویم و با بخشش تو وارد آرامشی شویم که توسط قربانی مسیح برایمان فراهم ساختی. باشد که با زندگیمان در حضور مسیح، تو را جلال دهیم، آمین!


فصل روزه (لنت)- روز ششم

روز ششم: دوشنبه هفته دوم

چون در وادی سایه‌ی موت نیز راه روم از بدی نخواهم ترسید زیرا تو با من هستی؛ عصا و چوب دستی تو مرا تسلی خواهد داد.  مزمور 23: 4

در طول مسیر زندگی مسیحی از موقعیت‌های سختِ بسیاری عبور می‌کنیم چنانکه گویی در حال عبور از درّه، کوه‌ها در حال فرو افتادن بر ما هستند. این سختی‌ها می‌تواند بیماری خودمان یا یکی از اعضای خانواده‌مان باشد یا اینکه دوست نزدیکی به ما خیانت کرده و تنهایمان گذاشته باشد. شاید کسی با صحبت و رفتارش اعتماد و محبتمان را ما جلب کرده و پس از سوء استفاده خود، با حرفهایش احساسات ما را چنان آزرده باشد که ما مصیبتِ مرگِ یک رابطه را احساس کرده باشیم. شاید برخی از ما به خاطر ایمان به مسیح، از طرف دیگر اعضای خانواده کنار گذاشته شده باشیم و شاید حتی با ما صحبت هم نکنند و تصوّر کنند با این کار به خدا احترام می‌گذارند. در چنین شرایطی می‌توان رنجی جانکاه را احساس کرد!

در هیچ جای کلام نمی‌توان وعده‌ای را یافت که بگوید پس از ایمان آوردن و دنباله‌روی کردن از مسیح، شرایط بهتر می‌شود بلکه برعکس آن دیده می‌شود؛ عیسی می‌گوید ما در این دنیا با مشکلات مواجه خواهیم بود (یوحنا 16: 33). این می‌تواند ناامیدمان کند ولی او در ادامه‌ی همین آیه می‌گوید که آرامش ما در او خواهد بود و اینکه او بر جهان فائق آمده است. ما از میان درّه عبور می‌کنیم ولی از شریر ترسی نداریم چون خدا با ما است؛ خدایی که آرامش و تسلی‌دهنده‌ی ما است. اطمینان ما هم به خاطر وعده‌اش و هم به خاطر عصا و چوبدستی او است!

در مزمور 23 خدا به صورت یک شبان نیکو توصیف شده است و یک شبان چوب‌دستی و عصا همراه خود دارد. اگر به این فکر کنیم که یک شبان با عصا و چوب‌دستی‌اش چه کاری انجام می‌دهد، موضوع را بهتر درک می‌کنیم. مثلاً عصا می‌تواند به شبان کمک کند تا پشم‌های گوسفند را از هم باز کند و اگر بیماری یا زخمی وجود داشته باشد، آن را بیابد. چوب‌دستی که چوبی دراز با قوسی در انتهای آن است، می‌تواند همچون بازویی بلند، گوسفندان را هدایت کند و آنها را در مسیر درست نگاه دارد. پس حتی اگر شرایط بسیار سخت شود می‌توان اطمینان داشت که خداوند حضور دارد و با چوب‌دستی‌اش ما را در مسیر درست نگاه داشته و اگر با مشکلی مواجه شویم او از ما مراقبت می‌کند. او شبان نیکو است!

متن‌های پیشنهادی برای مطالعه:

مزمور 23

پرسشها برای اندیشیدن:

تا کنون از چه درّه‌های دشواری عبور کرده‌اید؟

خداوند چطور شما را از آن درّه‌ها عبور داده است؟

دعا:

ای خداوند، ای شبان نیکو! لطفاً زمانی که از درّه‌ی مرگ عبور می‌کنیم، حضورت را برای ما آشکار کن. ما را به قلبت نزدیک کن تا از تسلّی تو شاد شویم. لطفا کمکمان کن تا همیشه لبریز از شکرگزاری باشیم مخصوصاً در زمانهای سختی تا دشمنانمان از اعمال شیطانیشان شرمسار شده و توبه کنند و به سوی تو بازگردند تا تو آنها را تسلّی و شادی ببخشی، آمین!


فصل روزه (لنت)- روز هفتم

روز هفتم: سه‌شنبه هفته دوم

عیسی وی را گفت: «اینکه خداوند خدای خود را … محبّت نما.»  متی 22: 37

عیسی با یک متخصص شریعت خداوند صحبت می‌کند. این شخص پرسشش را برای امتحان کردن عیسی مطرح کرد. پرسش این بود: “کدام حکم در شریعت موسی از بقیه احکام بزرگتر است؟” (آیه 36). این شخص فقیه مشتاق به شنیدن نظر عیسی درباره‌ی این موضوع نیست بلکه به دنبال شروع بحث و یافتن چیزی در صحبت‌های اوست که بتواند باعث کم شدن علاقه مردم به او شود. رهبران مذهبی در آن دوران، زمان زیادی را صرف بحث پیرامون اینکه کدامیک از قوانینِ شریعت مهم‌تر است می‌کردند و در اغلب این مباحثات گروهی ناراحت می‌شد و اختلافی به وجود می‌آمد. رهبران مذهبی تمامی قوانین شریعت را مهم می‌دانستند ولی احساس می‌کردند که مثلاً حکمِ “قتل مکن” (خروج 20: 13) از حکمِ “کشیدنِ دیوار محافظ به دور پشت‌بام” یا “ترکیب نکردن پارچه‌ها” (تثنیه 22: 8و 11) مهم‌تر است. بنابراین می‌توان گفت که این شخص فقیه در تلاش بود تا عیسی را وادار به صحبتی کند که باعث رنجش گروهی از مردم شود. همچنین پیش از طرح این پرسش، فریسیان و صدوقیان دسیسه‌ای را طرح ریزی کردند تا با طرح پرسشی “او را در گفتگو گرفتار سازند” (آیه 15). بدون توجه به هر انگیزه‌ای که داشتند، خوشحالیم که عیسی کاملاً روشن ساخت که مهمترین چیز نزد خدا چیست.

عیسی گفت که “باید خداوند خدای خود را … محبت نمایی “. مهمترین چیز برای خداوند این است که او را دوست داشته باشیم. اولین و مهمترین فرمان به مسیحیان، دوست داشتن خدا است که شاید به نظر ساده برسد ولی در واقعیت آنقدرها هم ساده نیست. کمی فکر کنید که محبت چیست؟ منظورمان چیزی که دنیا به عنوان محبت یا دوست داشتن معرفی می‌کند نیست بلکه به این فکر کنید که محبت نمودن به خداوند چگونه می‌تواند باشد. عیسی صراحتاً در انجیل یوحنا گفته است که چطور می‌توانیم محبتمان به خدا را نشان دهیم. او گفته است: “هر کسی که احکام مرا دارد و آنها را حفظ کند، اوست که مرا محبت می‌کند” (یوحنا 14: 21). ما محبتمان به خدا را از طریق اطاعتمان نشان می‌دهیم.

کلمه‌ای که در حکم “باید خداوند خدای خود را محبت نمایی” در متی برای محبت استفاده شده است، اَگاپه در زبان یونانی است. این کلمه برای محبت بین اعضای خانواده استفاده می‌شود. عیسی در جایی دیگر می‌گوید “هر که اراده‌ی خدا را به جا آورد برادر، خواهر و مادر من است” (مرقس 3: 35). بنابراین افرادی که خداوند را محبت کرده و فرمانهای او را نگه دارند، امتیاز هم‌خانوادگی با عیسی مسیح را دارند. همچنین توجه داشته باشید که عیسی در لیستی که از جایگاه افراد در خانواده‌ی الهی ارائه می‌دهد، نامی از پدر به میان نمی‌آورد چراکه تنها پدرِ این خانواده‌ی الهی، خدای پدر است و نه شخصی دیگر. وقتی پیرامون رابطه‌ی پدر با فرزندانش تأمل می‌کنیم، درمی‌یابیم که این رابطه تنها محدود به احساسات جاری میان آنها نمی‌شود بلکه فراتر از آن است. افرادی که پدرشان را دوست دارند، از سپری کردن زمانشان با او لذت می‌برند و دوست دارند نصایح او را بشنوند. بچه‌هایی که پدر خوبی دارند، می‌خواهند به شباهتش درآیند. ما نیز در خانواده‌ی الهیمان می‌خواهیم به شباهت مسیح درآییم که نمایشِ حقیقی خدا است (رومیان 8: 29؛ عبرانیان 1: 3). ما در روابط محبت‌آمیز خانوادگی، به پدرمان احترام می‌گذاریم و گاهی از او می‌ترسیم. بنابراین محبتمان به خداوند باید شامل اطاعت، احترام و ترس باشد.

درک این موضوع که ما امروزه خداوند را اطاعت نمی‌کنیم خیلی کار دشواری نیست. ما به فرمانهایش احترام نمی‌گذاریم چون آنطوری که باید از او نمی‌ترسیم. چطور می‌توان این عادت ناپسند را تغییر داد؟ پاسخ این سوال در عشق است! تنها کاری که باید انجام دهیم، محبت کردن به خداوند است چون او اول ما را محبت کرد و یگانه فرزندش را برای کفاره کردن گناهان ما فرستاد (اول یوحنا 4: 10). او محبتش را از طریق روح‌القدس در قلب‌های ما ریخته است (رومیان 5: 5-6). ما پیش از این ناتوان بودیم ولی اکنون از طریق روح‌القدس می‌توانیم محبت کنیم. هنگامیکه زمانمان را با خداوند سپری می‌کنیم، محبتمان به او افزوده شده و توانایی اطاعت کردن، احترام گذاشتن و ترس از او را دریافت می‌کنیم.

متن‌های پیشنهادی برای مطالعه:

مرقس 3: 31-35

پرسشها برای اندیشیدن:

چطور می‌توانیم با خداوند وقت بگذرانیم؟

چه کسی می‌تواند مرا کمک کند تا بفهمم چگونه باید خدا را بیشتر محبت کنم؟ چه سوالاتی از او می‌پرسم؟

دعا:

ای پدر آسمانی! از تو سپاسگزاریم که محبتت را از طریق روح‌القدس در قلب‌های ما ریختی. برای عادل شمردن ما از طریق خون یگانه فرزندت در زمانی که هنوز گناهکار بودیم و دادن هدیه‌ی حیات جاودانی از تو ممنونیم. لطفاً کمکمان کن تا محبت تو را درک کنیم، بچشیم و در آن ساکن شویم تا تبدیل شویم و قادر باشیم اراده‌ی تو را به صورت کامل و برای جلال تو به انجام برسانیم، آمین!


فصل روزه (لنت)- روز هشتم

روز هشتم: چهارشنبه هفته دوم

عیسی وی را گفت: «اینکه خداوند خدای خود را با تمام دل … محبّت نما.»  متی 22: 37

در آن زمان دل به صورت عضوی فیزیکی از بدن شناخته نمی‌شد. تصور آنها از دل چیزی بود که خرد، قابلیت درک و فهم، قدرت مباحثه، اندیشه و به خاطر آوردن از آن سرچشمه می‌گرفت. آنها همچنین تصور می‌کردند که احساسات نیز از آنجا سرچشمه می‌گیرد. دل جایی بود که هدف از زندگی در آن تعریف می‌شد و معیارهای اخلاقی در آن قرار داشت. دل می‌توانست منشأ چیزهای نیکو باشد ولی واقعیت این بود که مردم از خداوند دور شده بودند و در نتیجه دلهایشان نیز پر از نیرنگ و نفاق شده بود (مزمور 86: 11؛ ارمیا 17: 9).

ما نمی‌توانیم درست فکر کنیم یا دنیایمان را مورد ارزیابی صحیح قرار دهیم چون ذهنمان مملو از دروغ‌های دنیا درباره‌ی توانایی‌ها و ارزش‌هایمان شده است. تا کنون چندین بار شنیده‌ایم که اگر این چیز خاص را بخریم، دیگر شاد خواهیم بود یا اگر جدیدترین عطر تولید شده را استفاده کنیم، مردم از ما خوششان می‌آید و می‌توانیم شخص مورد نظرمان را مجذوب خود سازیم؟ دنیا می‌گوید که باید قد و وزن خاصی داشته باشیم و بینیمان خوش‌تراش باشد تا زیبا باشیم. این‌ها پیام‌هایی هستند که از چپ و راست به سمت ما هجوم می‌آورند و احساساتمان را تحت تاثیر قرار می‌دهند. هرچند اینگونه پیام‌ها حقیقت ندارند ولی اگر به آنها گوش دهیم، دلمان مضطرب شده و آرامش نخواهیم داشت.

اگر دل جایی است که هدف ما از زندگی و درکمان نسبت به خودمان و خدا از آن سرچشمه می‌گیرد، آیا نباید مراقب باشیم که آن را تنها با حقیقت پر سازیم؟ در این صورت می‌توانیم دریابیم که حقیقتاً چه کسی هستیم و چگونه باید رفتار کنیم. همچنین اگر دل ما درباره‌ی ماهیت خداوند سردرگم باشد و به ما دروغ بگوید، چگونه می‌توانیم او را با تمامی دل محبت کنیم؟

حقیقت تنها در کتاب مقدس یافت می‌شود. کتاب مقدس تنها مرجعی است که خداوند و همچنین خودمان را به ما می‌شناساند. خداوند از طریق قربانی مسیح، راه را برای روح القدس باز کرد تا ما را پاک کرده و نو بسازد (عبرانیان 10: 22؛ دوم قرنتیان 5: 17). ما نیز باید هر روز قلبمان را به خداوند بسپاریم. ما پس از تولد تازه مانند بچه‌هایی می‌شویم که شروع به راه رفتن کرده‌اند؛ به سمت جلو حرکت می‌کنیم و می‌افتیم ولی دوباره برمی‌خیزیم و به قدم زدن ادامه می‌دهیم و همانند آنها به کمک نیاز داریم. ما باید کتاب مقدس را مطالعه کنیم و آن را در زندگی‌های خود پیاده کنیم تا کم کم رشد کنیم.

متن‌های پیشنهادی برای مطالعه:

مزمور 139

پرسشها برای اندیشیدن:

درباره‌ی خدا چه می‌دانم؟

به درک چه چیزی راجع به او بیشتر علاقه دارم؟

دعا:

خداوندا، تو محبت هستی! کمکم کن تا تو را با تمام قلبم محبت کنم. لطفاً کمکم کن تا کلام تو اولویت اول من بوده و به آن ایمان داشته باشم. لطفا کمکم کن تا دروغ‌های دنیا درباره‌ی تو و خودم را تشخیص دهم تا بتوانم تو را عمیق‌تر بشناسم و محبت کنم، آمین!


فصل روزه (لنت)- روز نهم

 

روز نهم: پنجشنبه هفته دوم

عیسی وی را گفت: «اینکه خداوند خدای خود را با تمامی دل و تمامی نفس … محبّت نما.»  متی 22: 37

نفس یا جان در کتاب مقدس حامل معنای تنفس کردن است؛ نیروی لازم برای زیستن و یا هسته‌ی درونی یک شخص. نفس با حیات فیزیکی شخص گره خورده و به مراقبت‌های فیزیکی مانند غذا خوردن نیاز دارد. برخی از خصوصیات دل انسان نیز با نفس مشترک است؛ چیزهایی مانند احساسات و خواسته‌ها می‌توانند از نفس انسان نشأت گیرند. در واقع این آیه می‌گوید اگر خدا را با تمامی نفس خود دوست داشته باشیم، باید تمام زندگیمان را فدای او کنیم.

در حدود قرن شانزدهم میلادی مردی در فرانسه زندگی می‌کرد که در طول زندگیش آموخته بود چگونه در حضور خداوند تنفس کند. نام او نیکلاس بود و پس از تجربه‌ای خاص ایمان آورد. او زمانیکه در میانه‌ی زمستان به درختی چشم دوخته بود، به ذهنش رسید که از این درخت دوباره برگ خواهد رویید و پس از آن شکوفه زده و در تابستان میوه خواهد داد. او متوجه شد که مانند آن درخت مرده است ولی خدا برایش حیاتی را در نظر دارد که با دوست داشتن خداوند می‌تواند آن را به دست آورده و مانند آن درخت در فصل تابستان میوه آورد. محبت او به خداوند از همان لحظه آغاز شد و به رشد کردن ادامه داد. او به صومعه‌ای در فرانسه پیوست و به لورنس شهرت یافت. لورنس در آشپزخانه کار می‌کرد ولی رفتارش مورد توجه کاردینال (یک مقام رسمی رده بالای کلیسا) قرار گرفت و او شخصی را برای تحقیق درباره‌اش فرستاد. متن این مصاحبه‌ها به همراه 16 نامه‌ای که لورنس نگاشته است، در کتابی کوچک به نام “تمرین زندگی در حضور خداوند” موجود است. برادر لورنس آموخت که چگونه توجهش را در لحظه‌های بیداریش، به خداوند معطوف کند. او در ابتدا یادآور‌هایی را به جهت دعا برای خودش قرار داد و پس از مدتی، دعای مستمر و تمرین هوشیاری نسبت به حضور خداوند تبدیل به عادتی برای تمام طول عمر او گردید.

محبت کردن خداوند با تمامی دل و تمامی نفس به معنای تقدیم کردن خودمان و هر آنچه داریم به خداوند است. هر دم و بازدم ما باید برای او و پرستش او باشد. زمانیکه به موضوع پرستش خداوند می‌رسیم، چیزهایی بسیاری هست که باید بیاموزیم. خوشبختانه منابعی از پدران کلیسا مانند برادر لورنس در اختیار داریم که در آنها تجربیاتشان را با ما در میان گذارده‌اند. کتاب  “تمرین زندگی در حضور خدا” از برادر لورنس به فارسی ترجمه شده است که علاقه‌مندان می‌توانند آن را تهیه کرده و مطالعه نمایند.

متن‌های پیشنهادی برای مطالعه:

مزمور 63

پرسشها برای اندیشیدن:

چطور می‌توانم مدت بیشتری از زمانهای بیداریم را با هوشیاری و علم به بودن در حضور خداوند سپری نمایم؟

چطور می‌توانم تمامی قلب و نفسم را به خداوند تقدیم کنم؟

دعا:

ای پدر ابدی، ای کسی که همیشه حاضر هستی! کمکم که تو را چنان محبت کنم که بیشتر خوشنود می‌شوی. به من اجازه بده تا برای شادی بیشتر خودم و جلال بیشترِ تو، با هر نفَسم بپرستمت و ستایشت کنم. در نام عیسی مسیح، آمین.


فصل روزه (لنت)- روز دهم

روز دهم: جمعه هفته دوم

عیسی وی را گفت: «اینکه خداوند خدای خود را با تمامی دل و تمامی نفس و تمامی فکر خود محبّت نما.»  متی 22: 37

فکر از نظر کتاب مقدس جایگاهِ درک و خِرد انسان است. همچنین خواسته‌های انسان نیز به فکر ارتباط پیدا می‌کند. افکار ما امیالمان را شکل می‌دهند و اگر این خواسته‌ها نادرست باشند، ما را به سمت گناه هدایت می‌کنند (یعقوب 1: 14-15).

بنابراین فکر انسان یک میدان جنگ است. شیطان افکاری را در ذهنمان قرار می‌دهد تا ناامید شده و از خداوند دور شویم تا بتواند شکستمان دهد. پولس در دوم قرنتیان 10 می‌گوید که ما به وسیله‌ی خداوند قدرت از بین بردن افکار و رفتارهای نادرست را داریم. ما باید افکارمان را به حضور خداوند برده و آنها را تحت اطاعت عیسی مسیح درآوریم (دوم قرنتیان 10: 3-6). برای انجام دادن بهتر این کار می‌بایست دائماً ذهنمان را با کلام خداوند تازه کنیم چراکه به ما می‌آموزد چه چیزهایی نیکو و کامل هستند (رومیان 12: 2).

اگر ذهنمان را با شکرگزاری و پرستش خداوند برای شخصیتش و کاری که برایمان انجام داده است پر سازیم، هرگز به راه خطا نخواهیم رفت. ذهن ما باید برای تفکر کردن پیرامون مسیح و فدیه‌ای که تقدیم کرد و خداوند و تثلیث استفاده شود. اگر ذهنمان را با این افکار پر کنیم، هیچگاه خسته‌خاطر  نخواهیم شد.

متن‌های پیشنهادی برای مطالعه:

متی 22: 34-40

پرسشها برای اندیشیدن:

مسیح بر روی صلیب چه کاری برایمان انجام داد؟

عیسی چه هزینه‌ای را پرداخت تا برای گناهکاری همچو من بمیرد؟

دعا:

ای عیسی! از تو سپاسگزارم که جلال آسمان را رها کردی و جانت را برای گناهان من و به شکلی دردناک بر روی صلیب فدا کردی. لطفاً امروز مرا یاری ده تا افکارم را بر تو متمرکز کنم و اسیر وسوسه‌های گناه‌آلود شیطان نشوم؛ وسوسه‌هایی که مرا از تو دور می‌سازند. آمین!


فصل روزه (لنت)- روز یازدهم

روز یازدهم: شنبه هفته دوم

و اما تو قدوس هستی، ای که بر تسبیحات اسرائیل نشسته‌ای.  مزمور 22: 3

مسیح در هنگام مصلوب شدنش مزمور 22 را نقل قول کرد؛ پس مهم است که ما نیز بر آن تفکر و تأمل نمائیم. زمانیکه عیسی فریاد زد “ای خدای من، ای خدای من چرا مرا ترک کرده‌ای؟” در بالاترین سطح رنج و درد به سر می‌برد؛ این اولین آیه مزمور 22 است. داود که پادشاه اسرائیل بود نیز این مزمور را در زمانی نوشت که جفا و مصیبت را تجربه می‌نمود. این جفاها آنچنان بی‌وقفه به او می‌تاختند که او حس می‌کرد خداوند پاسخش را نمی‌دهد (آیه 2). بنابراین داود در آیه 3 به خودش یادآوری می‌کند که خداوند مقدس است. پس اگر خداوند مقدس است نمی‌تواند اشتباه کند و بنابراین داود فراموش نشده است بلکه هدفی در پس‌ِ این جفاها وجود دارد و همچنین دلیلی دارد که خداوند پاسخی به او نمی‌دهد. حتی در زمانیکه شرایط به نظر ما به بهترین شکل پیش نمی‌رود، خداوند مقدس است. در نتیجه آیه‌ی 3 اظهارِ اعتماد به خداوند حتی در زمان‌هایی است که اتفاقات آن طوری که انتظار داریم به انجام نمی‌رسند. زمانی هم که عیسی مزمور داود را تکرار کرد، پاسخی دریافت نکرد ولی کماکان به خداوند اعتماد داشت.

مزمور می‌گوید “تو بر تخت سلطنت نشسته‌ای”. بر تخت نشاندن شخصی، به معنای قرار دادن او در جایگاه اقتدار و حکومت است. به عبارت دیگر این شخص تصمیم می‌گیرد که چه کاری انجام دهی و زندگی‌ات را چطور سپری کنی. شاید بسیاری از مواقع ندانیم که پس از سپردن زندگیمان به خداوند چه اتفاقی خواهد افتاد ولی می‌دانیم هر چه باشد برای ما نیکو است. برای داود نیز سخت بود که متوجه دلیل این جفاها شود ولی با این حال اعتمادش به خدا را از دست نداد. عیسی دقیقاً می‌دانست که چرا این رنج‌ها را تحمل می‌کند. تجربه‌ی او از رنج بسیار متفاوت و فراتر از چیزی است که ما حتی بتوانیم تصور کنیم چه رسد به تجربه آن! ولی با این حال به ما نشان داده است که در چنین موقعیتی چگونه باید عمل کرد. او با عشق و اعتماد در مقابل خداوند با گریه فریاد کشید. این واکنشی است که ما نیز باید در زمان‌های سختی و رنج از خود نشان دهیم.

همچنین به این نکته توجه کنید که می‌گوید خدا از طریق تسبیحات ما بر تخت سلطنت قلبمان نشسته است. وقتی به کارهای شگفت‌انگیزی که خداوند برایمان انجام داده، راه‌هایی که در تنگناها برایمان فراهم ساخته و کمک‌هایی که در سختی‌هایمان کرده است فکر می‌کنیم، راحت‌تر می‌توانیم خودمان را تحت مراقبت عاشقانه‌ی او قرار دهیم. زمانیکه خداوند را ستایش می‌کنیم، اظهار می‌کنیم که خداوند همه‌چیزمان است و دیگر خیلی در پی این نیستیم که راه خودمان را برای خارج شدن از مشکل در پیش بگیریم زیرا در حال لذت بردن از رابطه‌مان با خدا هستیم!

متن‌های پیشنهادی برای مطالعه:

مزمور 22

پرسشها برای اندیشیدن:

آیا به خداوند اعتماد دارید؟ از کجا مطمئن هستید؟

امروز برای چه چیزی می‌توانی خدا را ستایش کنی؟

دعا:

ای خدای شگفت‌انگیز! تو شایسته‌ی تمامی ستایش و احترام هستی. تو جانت را برای من فدا کردی تا بتوانم از گناهانم رها شوم. ممنون که می‌توانم تو را با زندگی‌ام ستایش کنم و محترم بدارم. لطفاً کمکم کن تا تمامی قلبم را تقدیم تو کنم. آمین!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا