
یعنی روح راستی که جهان نمیتواند او را قبول کند زیرا که او را نمیبیند و نمیشناسد و اما شما او را میشناسید، زیرا که با شما میماند و در شما خواهد بود.
انجیل یوحنا ۱۴ : ۱۷
الوهیت در انسان سکونت دارد!
این تمام پیام عهد جدید است: از طریق کفارهای که با خون عیسای مسیح پرداخت شد، اکنون انسان گناهکار با خداوند مشترک و یکی شده است. یا به عبارتی میتوان گفت که «الوهیت در انسان ساکن شده است». میتوان مسیحیت را به صورت خلاصه، کامل و موثر با این حقیقت بیان کرد. تمامی مزایایی که جهان آینده و زندگی در آن برای یک ایماندار فراهم میکند بسیار عالی و پرشکوه هستند ولی هیچ تجربهای نمیتواند به اندازه تجربه پیوستن به خدا و متحد شدن و یکی شدن با او لذتبخش و عالی باشد.
الوهیت در انسان سکونت دارد! به نظر من چکیده و ماحصل مسیحیت همین است و تا زمانی که انسان این حقیقت را به عنوان یک اصل اساسی در زندگی روزانه و واقعی خود تجربه نکند، قدرت حقیقی ایمان مسیحی را تجربه نکرده است. همه چیز در مسیحیت مقدمهای برای به انجام رسیدن این واقعهٔ خارقالعاده است. مجسم شدن در جسم بشری، کفاره گناه، عادل شمرده شدن، تولد تازه و… . تمام اینها کارها، مقدمه و پیشنیاز فراهم ساختن بستر به انجام رسیدن این اتفاق است؛ این که خداوند در درون شخص نجات یافته ساکن شود.
انسانی که به خاطر گناه از قلب خداوند اخراج شده بود، اکنون با رستگاری، دوباره وارد قلب خداوند میشود. خدایی که به خاطر گناه از قلب انسان رخت بربسته بود، اکنون دوباره وارد محل سکونت قدیم خود میشود تا دشمنانش را از آن بیرون کند و دوباره آنجا را به محلی برای حضور پرجلال خود تبدیل کند.
ای پدر آسمانی، برای سکونت تو در درونم و تمام پیامدهایش سپاسگزارم. خداوندا این اتحاد، رابطه و قدرتی که با حضور روح مقدست برای من فراهم شده است، فراتر از درک من است؛ این معنای واقعی فیض است! کمکم کن تا هر روز آن را بهتر درک کنم.
برگرفته از آثار W. A. Tozer