
فصل روزه (لنت)- روز بیست و ششم
روز بیست و ششم: یکشنبه هفته پنجم
زیرا خدا پسر خود را در جهان نفرستاد تا بر جهان داوری کند، بلکه تا به وسیلهی او جهان نجات یابد. یوحنا 3: 17
یکشنبهها در فصل روزه استراحت کوچکی میکنیم تا به خاطر هدیهی گرانبهای خداوند جشن بگیریم و شادی کنیم. یکی از بزرگترین هدایای خداوند به ما ایمانداران این است که هیچ محکومیتی شامل حال ما نمیشود (رومیان 8: 1). این رهایی از محکومیت به معنای رهایی از غضب خدا است. ما گناهکاریم ولی مجازاتی که لایقش هستیم، یعنی مرگ را دریافت نمیکنیم و به جای ما عیسی این مجازات را متحمل میشود و به خاطر قربانی شدن او، ما حیات جاودانی را دریافت میکنیم.
عیسی در این آیه و آیه قبلی از کلمه “جهان” استفاده میکند. در آیه شانزده عیسی میگوید “خدا آنقدر جهان را محبت نمود…” تا آنانی که خداوند دوستشان دارد را نشان دهد. خداوند تنها ایمانداران را دوست ندارد بلکه گناهکارانی که هنوز توبه ننمودهاند را نیز دوست دارد. خداوند در این دوره از تاریخ علاقهای به محکوم کردن جهان ندارد بلکه در صدد است تا تمامی انسانها را از اسارت شیطان و گناه رهایی بخشد. با این حال همه این هدیه را قبول نخواهند کرد. به عبارت دیگر خداوند خودش را به کسی تحمیل نمیکند. آیه هجده میگوید آنانی که ایمان نمیآورند، هم اکنون زیر محکومیت هستند. محکومیتی که دنیا لایقش است، تا فرا رسیدن روزهای آخر متوقف شده و در این دوران به انسان فیض فروان و فرصتی برای توبه و ایمان آوردن به مسیح عطا شده است.
اگر احساس محکومیت میکنید باید قلبتان را مورد بررسی قرار دهید. گاهی ما مرتکب گناه میشویم و روحالقدس تلاش میکند توجهمان را جلب کند ولی به یاد داشته باشید که عیسی ما را محکوم نمیکند بلکه رها میسازد. روحالقدس نیز محکوممان نمیکند ولی اجازه میدهد قلبمان سنگین شود تا از این طریق بیدارمان کرده و مطمئن شود که در حال قدم زدن با خداوند هستیم. لحظاتی با دعا، افکار، رفتار و عملتان را بررسی کنید و اگر نتوانستید موردی را بیابید، ممکن است در جنگ روحانی باشید. شیطان نمیخواهد شما رها باشید بلکه میخواهد دائماً ناراحت و غمگین بوده و فکر کنید که نجاتی وجود ندارد. یا اگر مرتکب گناه شدیم در گوش ما میخواند که نجات یافته نیستی. او میگوید اگر یک ایماندارِ دیگر واقعاً بداند که تو چه کسی هستی، حتماً تو را رد میکند؛ البته مسیح هم همین کار را میکند. بهترین راه مقابله استفاده از کلام خدا است. میتوانید یوحنا 1: 17 یا رومیان 8: 1 را به خاطر بسپارید. راه دیگر این است که به سراغ یک دوستِ ایماندارِ امین رفته و گناهتان را برای او بازگو کنید. این دقیقاً برعکس چیزی است که شیطان میخواهد چون این شخص احتمالاً شرایط شما را فهمیده و به شما اطمینان خواهد داد که نجات یافته هستید. لطفاً اطمینان حاصل کنید که این دوستی که قرار است امینتان باشد، مدتی از ایمانش گذشته باشد؛ به این معنا که رشد روحانی داشته و بداند که خود نیز گناهکار است و همچنین سخنچین نباشد. یا اینکه پیشنهاد مارتین لوتر را استفاده کنید؛ سرود بخوانید، برقصید و شادی کنید و با خانواده و دوستانتان بازی کنید و لج شیطان را درآورید!
متنهای پیشنهادی برای مطالعه:
رومیان 7: 18 تا 8: 2
پرسشها برای اندیشیدن:
آیا گاهی احساس محکومیت میکنم؟ اگر پاسختان مثبت است، چرا؟
چه کاری باید انجام دهم تا از این حس آزاد شوم؟
دعا:
خداوندم عیسی مسیح! از تو برای رحمت و محبت عظیمت سپاسگزارم. متشکرم که آمدی و مرا از شیطان و گناهانم رهایی بخشیدی. برای فیض و رحمتت نسبت به خانواده و دوستانم که منتظر ایمان آوردنشان هستی از تو سپاسگزارم. لطفاً قلبشان را لمس کن و نسبت به کلامت حساسشان کن تا آنان را به خانوادهات وارد کنی. کمکمان کن تا سفیران نیکویی برای پیام نجاتت باشیم. در نام عیسی مسیح، آمین!
فصل روزه (لنت)- روز بیست و هفتم
روز بیست و هفتم: دوشنبه هفته پنجم
زیرا هرجایی که حسد و تعصب[1] است، در آنجا فتنه و هر امر زشت موجود میباشد یعقوب 3: 16
کتاب یعقوب بسیار واضح و روشن دربارهی رفتار مسیحی صحبت میکند. یعقوب در این بخش از کتاب راجع به حکمت صحبت میکند. او در آیه 13 میگوید کسی که حکیم باشد، آن را با رفتارش نشان میدهد (آیه 13). ولی کسانی که حسادت یا خودخواهی داشته باشند نمیتوانند حکیم باشند چون این چیزها متعلق به طبیعت گناهآلود و یا دنیا بوده و از آن خدا نیستند. یعقوب حتی پیشتر رفته و میگوید این خصوصیات شیطانی هستند. خداوند همانند انسان حسود نیست. انسانها زمانیکه فکر میکنند دیگران در چیزی بهتر از آنها هستند و یا چیزی را بیشتر از آنها دارند، حسودی میکنند. حسادت باعث میشود مردم به جای عضو بودن در یک خانوادهی دوست داشتنی تبدیل به رقیب یکدیگر شوند و این اختلالی است که یک مشارکت را به جایی میبرد که شیطان میخواهد. اگر ما اتحاد داشته و یکدیگر را آن طور که باید دوست داشته باشیم، خداوند جلال یافته و انسانها اعمال نیک ما را دیده و احتمالاً مشتاق به شناختن خدای ما میشوند.
جاه طلبی خودخواهانه در یونانی، به آنانی اشاره دارد که دوست دارند رهبری کلی را به دست بگیرند ولی نه رهبری به معنای صحیح آن. این میتواند به شکل صحبت کردن پشتسر رهبران کلیسا دربارهی تصمیم گیریشان باشد که به نظر شخصی آنها منصفانه یا درست نیست. البته این جاه طلبی خودخواهانه تنها محدود به رهبران کلیسا نبوده و میتواند دیگر اعضا را نیز تحت تاثیر قرار دهد. رهبران علاقه دارند که شاگردان بیشتری را نسبت به دیگر گروها دور خودشان جمع کرده و یا در فضایی زیباتر و بزرگتر از دیگر گروها با هم ملاقات کنند. یا اینکه افراد دوست دارند در گروهشان بیشتر از دیگران صحبت کنند تا دیگران حکیم بودنشان را دیده و تحت تاثیر دانششان قرار گیرند. تمایل دیگر این است که افراد با گفتن اینکه از خداوند پیامی دریافت کردهاند، روحانیت خودشان را به دیگران نشان داده تا مورد تحسین دیگران قرار گرفته و در نظر آنها در جایگاه بالایی قرار گیرند. این رفتارها از انسانهای با خدا سر نمیزند.
یعقوب در عوض میگوید حکمت خدا صلح آمیز، ملایم، نصیحت پذیر، سرشار از رحمت و ثمرات نیکو و بری از تبعیض و ریا است (آیه 17). شخصی که حکمت خدا را دارد در پی نشان دادن خودش نیست بلکه منتظر خدا بوده و به دنبال ایدههای او است. آنها واقعاً بهترینها را برای کل گروه میخواهند. آنها مشکلی با مورد سوال و حتی مورد انتقاد قرار گرفتن ندارند زیرا آرامش خدا را دارند. این آرامش واقعی و حقیقی است. افرادی که حسادت یا جاهطلبی خودخواهانه دارند هرگز در آرامش نیستند چون همیشه در تلاش هستند بهتر و جلوتر از دیگران باشند.
همه انسانها گاهی دچار حسادت یا جاهطلبی خودخواهانه میشوند ولی نمیتوان از این به عنوان بهانه استفاده کرد. اگر به حسادت وسوسه شدیم و چشم و هم چشمی را در گروه به وجود آوردیم، باید گوشهای خلوت در سکوت نشسته و دعا کنیم تا بتوانیم خودمان را کنار گذاشته و به عیسی تمرکز کنیم. اگر به دنبال رتبه و مقام هستیم، باید صبر کرده و دعا کنیم و از خدا بخواهیم قلبمان را پاک کرده و پر از فیضش کند تا بتوانیم تنها به دنبال او باشیم.
متنهای پیشنهادی برای مطالعه:
یعقوب فصل 3
پرسشها برای اندیشیدن:
آیا تا به حال در رقابتی ناسالم قرار گرفتهام؟
آیا پشت سر کسی صحبت میکنم؟
دعا:
ای خدای مقدس و حکیم! زمانیکه به تو نگاه میکنیم، تو را پرستش میکنیم چراکه در تو آرامش و آسایش وجود دارد. کمکمان کن تا به جای جایگاه خودمان یا دیگران، به تو نگاه کنیم. کمکمان کن تا درک روشنی نسبت به تو و نیازمان به تو پیدا کرده تا بتوانیم به همه چیز از زاویهی آرامش و اتحاد کلیسا نگاه کنیم. در نام عیسی مسیح، آمین!
[1] ترجمه بهتر برای این کلمه، جاهطلبی خودخواهانه است..
فصل روزه (لنت)- روز بیست و هشتم
روز بیست و هشتم: سه شنبه هفته پنجم
بنابراین به شما میگویم از بهر جان خود اندیشه مکنید که چه خورید یا چه آشامید و نه برای بدن خود که چه بپوشید. آیا جان از خوراک و بدن از پوشاک بهتر نیست؟ متی 6: 25
ما در دورانِ نگرانی زندگی میکنیم. مردم برای خرید مایحتاجشان به فروشگاهها هجوم میبرند و غارت میکنند چراکه نگرانند به دلیل ویروس کورونا مواد غذایی به اندازهی کافی وجود نداشته باشد. در نقاطی از ایران حتی آب تمیز برای شست و شوی دست وجود ندارد و به همین خاطر مردم دست به اقدامات شدیدی از جمله نوشیدن الکلی زدند که خوراکی نیست. در نقاطی دیگر به خاطر این ویروس، بسیاری از کار بیکار شده و یا کارفرمای بیانصافشان با مرخصی آنها موافقت نکرده است. با این همه، عیسی میگوید نگران نباشید. در زمانیکه مردم در هیاهو و آشفتگی به سر میبرند، آسایشی وجود ندارد. عیسی میدانست که چنین روزهایی فرا خواهد رسید، او همچنین نسبت به شرایط مخاطبین اصلیش آگاهی داشت. بسیاری از مخاطبین او در آن زمان نمیتوانستند همیشه کار کنند چون کارگران روز مزد بودند. در آن دوران اگر کسی کار نمیکرد، برای تهیهی خوراک هم پولی نداشت. با این حال آنان در کنار کوه ایستاده و به صحبتهای عیسی گوش میکنند.
عیسی نمیگوید که دربارهی خوراک یا پوشاک فکر نکنید، بلکه تنها میگوید نگران نیازهایتان نباشید. خداوند میداند چطور فراهم کند. کتاب مقدس میگوید تمامی این زندگی مانند یک نفَس است (مزمور 144: 4). ما در اینجا هستیم ولی مدت آن کوتاه است. در این زمان فرصت داریم رشد کنیم و خداوند را کمی بهتر بشناسیم تا زمانیکه به او در پادشاهی ابدیش بپیوندیم؛ جایی که او با عدالت برای ابدیت حکومت خواهد کرد.
به جای نگرانی پیرامون مقدارها، باید به داشتههایتان نگاه کرده و به خدا اعتماد داشته باشید که نیازهایتان را فراهم میکند. چیزهای اضافه خود و همچنین همسایگان خود را ببینید! آیا آنان به اندازه کافی برای نیاز امروزشان دارند؟ اگر ندارند، آنها را در فراوانی خودتان شریک کنید. تمامی جهان در دستان خداوند است. او قادر مطلق است و همه چیز را در کنترل خودش داشته و شما را دوست دارد. منابع او لایتناهی است! برای فردا نگران نباشید، فردا به اندازهی کافی برای خود بدی به همراه دارد (متی 6: 34).
متنهای پیشنهادی برای مطالعه:
متی 6: 25-34
پرسشها برای اندیشیدن:
آیا برای چیزی نگران هستم؟ (اگر هستید، با خداوند راجع به آن صحبت کنید)
امروز با برداشتن چه قدمهایی میتوانم اعتمادم به خداوند برای فراهم کردنش برای خودم و خانوادهام را نشان دهم؟
دعا:
ای خدای بخشنده! ممنونم که تا به حال برای من فراهم کردهای. مرا ببخش که گاهی به تو شک میکنم و نگران میشوم. لطفا مرا به خاطر تمایل به نگه داشتن آنچه دارم ببخش چراکه این نشانهی عدم ایمان و اعتماد به فراهم کننده بودن تو است! سپاسگزارم که حتی در زمانی که برای اعتماد کردن به تو با مشکل مواجه هستم، تو برایم فراهم میکنی. لطفاً چشمانم را باز کن تا نیازهای اطرافم را ببینم و منابع بیپایانی که تو در اختیارم قرار دادی را برای جلال یگانه فرزندت عیسی مسیح با نیازمندان در اشتراک قرار دهم. آمین!
فصل روزه (لنت)- روز بیست و نهم
روز بیست و نهم: چهارشنبه هفته پنجم
«از در تنگ داخل شوید. زیرا فراخ است آن در و وسیع است آن طریقی که مودی به هلاکت است و آنانی که بدان داخل میشوند بسیارند. زیرا تنگ است آن در و دشوار است آن طریقی که مودی به حیات است و یابندگان آن کمند.» متی 7: 13-14
به ما حکم شده است که داخل شویم و همچنین گفته شده است که از کدام در بایست وارد شویم. اگر موقعیت این درِ تنگ در ابتدا برایتان مبهم است، به دلیل منحصر به فرد بودنش است نه مخفی بودنش. در مقابل، درِ پهن وسیع است و برای وارد شدن نیازی به دعوتنامه ندارد چون انحصاری نیست. یهودیان آن زمان و مسیحیان اولیه با دو روش زندگی آشنا بودند؛ زندگی همراه با خدا و زندگی بر علیه خدا. راه سومی وجود نداشت و این مثال دو درب، برای آنها یاد آور این دو روش زندگی بود. عیسی در جایی دیگر خود را “درب” معرفی میکند (یوحنا 10: 7 و 9). راه دیگری برای ورود به حیات وجود ندارد ولی راه تباهی برای همه اعتقادات و طریقهای روحانی دیگر باز است. مهم نیست که شما انسان خوبی باشید یا بتوانید انرژی مثبت دریافت کرده یا آن را انتقال دهید. بدون وارد شدن از طریق آن درب که همان عیسی مسیح است، نمیتوانید حیات جاودانی را بیابید.
دلیل اینکه بسیاری از مردم راه تباهی را انتخاب میکنند این است که این راه همه را در بر میگیرد و شخص در آن هر کاری که دوست داشته باشد را به هر روشی که بخواهد انجام میدهد و هیچ دستورالعملی در آن وجود ندارد. این روش زندگی لزوماً راحتتر نیست ولی از آنجایی که شخص میتواند خودش قوانین آن را تعیین کند، تصور میکند راحتتر است. ولی باران بر پارسا و غیر پارسا میبارد و طوفانها و زمانهای سخت نیز برای هر دو گروه به وقوع خواهد پیوست (متی 5: 45).
درب تنگ و راهی که به حیات هدایت میکند، سخت است. تنها یک راه برای برقرار کردن رابطه با خدای پدر وجود دارد و آن چیزی نیست به جز عیسی مسیح که خدای پسر است. ورودی حیات باریک است و راه دیگری برای آن وجود ندارد. اگر به دنبال مسیح در مسیر او قدم میگذاریم، راه صلیب را در پیش گرفتهایم؛ عیسی رنج کشید و جانش را داد تا بسیاری را نجات بخشد. اما اگر به دنبال راه و روش و آسایش خودمان باشیم، چه تفاوتی میان ما و همسایگان بیایمانمان وجود دارد؟ عیسی ما را به نشان دادن محبت همراه با قربانی شخصی دعوت کرده است. زندگی شاگردگونه مملو از انتخابهای دشوار است؛ آیا کاری را میکنیم که فرهنگ یا شریر به ما اعلام میکند یا در مقابل، به مسیح گوش داده و کاری که او میخواهد را انجام میدهیم، حتی اگر به قیمت از دست دادن جانمان تمام شود؟ اگر در گروه اول باشیم دنیا همیشه پذیرای ما خواهد بود. ولی به عنوان ایمانداران، زندگی ما دیگر از آن خودمان نیست! اگر در مسیح هستیم زندگی ما در او مخفی است (اول قرنتیان 7: 23؛ کولسیان 3: 3). زمانی که به دنبال عیسی حرکت میکنیم، هیچ چیزی برای ترسیدن وجود ندارد چون این زندگی چیزی نیست که ما به دنبالش باشیم!
متنهای پیشنهادی برای مطالعه:
متی 7: 12-20
پرسشها برای اندیشیدن:
عمیق ترین خواستهی من چیست؟
چه چیزی مانع پیروی نزدیکتر من از مسیح است؟
دعا:
ای پدر آسمانی مهربان! اعتراف میکنیم که اغلب با هدایایی که به ما میدهی حواسمان پرت میشود و به جای اینکه بیشتر جذب تو شویم، بیشتر به دنبال آن هدایا هستیم. لطفاً به ما کمک کن تا به عنوان فرزندانت تو را بیشتر از هر چیز و هر رابطهای دوست داشته باشیم. کمکمان کن تا هر روز بیشتر از روز قبل از پیروی کردن و پرستیدن تو لذت ببریم. برای جلال نام زیبای تو، آمین!
روز سیام: پنج شنبه هفته پنجم
نه هر که مرا «خداوند، خداوند گوید داخل ملکوت آسمان گردد، بلکه آنکه اراده پدر مرا که در آسمان است بجا آورد. ۲۲ بسا در آن روز مرا خواهند گفت: «خداوندا، خداوندا، آیا به نام تو نبوّت ننمودیم و به اسم تو دیوها را اخراج نکردیم و به نام تو معجزات بسیار ظاهر نساختیم؟» ۲۳ آنگاه به ایشان صریحاً خواهم گفت که «هرگز شما را نشناختم! ای بدکاران از من دور شوید!» متی 7: 21-23
این قسمت برای بسیاری از مردم دشوار است مخصوصاً زمانی که خارج از متن به آن نگاه کنیم. در آیه 13این فصل، عیسی شروع به صحبت پیرامون چگونگی به دست آوردن حیات میکند. این حیات جاودانی در متنی قرار دارد که دربارهی زندگی یک شاگرد صحبت میکند. بنابراین بدون شاگردی کردن، حیات جاودانی نیز وجود ندارد.
عیسی پیشتر در همین فصل پیرامون عطایای روحانی مختلفی صحبت کرده است. در آیه 15 فصل 7، عیسی هشدار میدهد که مراقب انبیاء کذبه باشید. ما میتوانیم این انبیاء کذبه را از روی ثمراتشان بشناسیم. در کتاب مقدس اشارات بسیاری به ثمرات شده است. معروفترین یا شناختهشده ترین آنها در غلاطیان 5: 22-23 است که فهرستی از ثمرات روحانی را ارائه داده است. این موضوع دربارهی آنانی که ارواح پلید را اخراج میکنند یا کارهای خارقالعاده انجام میدهند نیز صدق میکند. اگر در زندگیشان ثمرات نیکو نداشته باشند و یا بهتر بگوئیم، ارادهی پدرِ عیسی که در آسمان است را به انجام نرسانند (آیه 21)، اهمیتی ندارد که چه کاری انجام میدهند. آیا افرادی که اعتقادات دیگری دارند معجزه نمیکنند یا کارهای خارقالعاده انجام نمیدهند؟ آنانی که به چیزهای دیگر ایمان دارند مسیر تباهی را میپیمایند نه مسیر حیات را! آنانی که عیسی را خدای خودشان معرفی میکنند ولی همه چیز را بدون هدایت خدا انجام میدهند، کماکان فرمانروای زندگی خودشان بوده و هنوز تسلیم مسیح نشدهاند. این اشخاص دوست دارند که مردم به آنها توجه کنند و آنان را برای کارهای خوبشان بستایند. یک پیرو مسیح به دنبال جلب توجه نیست بلکه همچون آینهای عمل کرده و مسیح را به دیگران نشان میدهد.
بسیاری در کلیسای فارسی زبان به دنبال عطایای روحانی هستند. برخی با هدف لذت شخصی به دنبال این عطایا هستند. برخی دیگر میخواهند بگویند که به دلیل قدرت روحانیشان بر کلیسا تسلط دارند. ولی کلیسای واقعی مسیح اینطور عمل نمیکند. همه ایمانداران باید به دنبال خدا باشند نه عطایا! ما تسلیم مسیح هستیم، تمامی قدرت خودمان را کنار میگذاریم و منتظر خداوند و پادشاهمان عیسی مسیح میشویم تا بر اساس خواست و اراده خودش ما را پر سازد. داشتن رابطه با عیسی بدون داشتن عطایای روحانی صد در صد بهتر از کسی است که یک عطیه روحانی داشته ولی آن را برای جلب توجه دیگران، کسب مقام و تسلط داشتن بر کلیسا استفاده میکند. عیسی به این افراد خواهد گفت از من دور شوید که هرگز شما را نشناختم. عطایای روحانی باعث نجات ما نمیشوند بلکه مسیح نجاتمان میدهد.
اگر به دنبال رابطه با خداوند و انجام دادن ارادهی او هستید، در زمان عدم موفقیتتان نیز رحمت خداوند شامل حالتان خواهد شد. داشتن رابطه با مسیح چیزی است که ما را نجات میبخشد نه اعمالمان. عیسی به آنانی که فریاد خداوندا، خداوندا میزنند، میگوید هرگز شما را نشناختهام. به این معنا که هیچ گاه در زمان گذشته یا حال با مسیح رابطهای نداشتهاند. آنان هرگز به دنبال خواست خداوند نبوده و علاقهای به قرار دادن خودشان زیر اقتدار او نداشتهاند. شاگردانی که زندگیشان را تقدیم مسیح کرده و به صورت فعال سعی در پیروی او دارند نباید هیچگاه نگران این باشند که روزی مسیح آنان را رد کند.
متنهای پیشنهادی برای مطالعه:
متی فصل 7
پرسشها برای اندیشیدن:
آیا به دنبال جلب توجه مردم به خودم هستم یا توجهشان را به طرف خداوند معطوف میکنم؟
چطور میتوانم تبدیل به شخصی شوم که کلام خدا را به انجام میرساند؟
دعا:
ای پدر! ما به دنبال جلب توجه، کسب مقام و داشتن اقتداری بودیم که تو به ما ندادی و به این شکل مرتکب گناه شدیم، لطفاً ما را ببخش و کمکمان کن تا تو را به دیگران نشان دهیم. آمین!
روز سی و یکم: جمعه هفته پنجم
و چون ایشان در جلیل میگشتند، عیسی بدیشان گفت: «پسر انسان به دست مردم تسلیم کرده خواهد شد، و او را خواهند کشت و در روز سوم خواهد برخاست.» پس بسیار محزون شدند. متی 17: 22-23
شاگردان نزدیک به عیسی و احتمالاً دوستان دیگرش از جمله زنان برای سفر به اورشلیم به منظور برگزاری مراسم عید فصح با یکدیگر جمع شدهاند. زمانیکه گرد هم آمدند عیسی آنان را از اتفاقی که در آنجا خواهد افتاد آگاه ساخت. عیسی با علم به اینکه چه اتفاقی در پیش است، پا به این سفر گذاشت. هرچند او در باغ جتسیمانی اندوهگین شده بود ولی در این لحظه برعکس شاگردانش، پریشان نبود بلکه مصمم و با عزمی راسخ این سفر را آغاز نمود (لوقا 9: 51). او به خاطر محبت عظیمش به پدر و همچنین به ما، تصمیم گرفت که مسیر مرگ و رستاخیز را در پیش بگیرد.
این اولین باری نیست که عیسی راجع به مرگ قریب الوقوعش با شاگردان صحبت میکند. او قبلاً نیز راجع به این موضوع با آنان صحبت کرده بود ولی آنان کاملاً متوجه نشده بودند. پطرس و دیگر شاگردان در محیطی رشد کرده بودند که فکر میکردند خداوند، مسیح را خواهد فرستاد تا آنان را از دست دشمنانشان رهایی دهد که تفسیرش برای آنان امپراطوری روم بود ولی خداوند نقشهی بهتری برای آنان داشت. او میخواست آنان را از قدرت شیطان رها کرده و وارد رابطهی درست با خودش کند. پیش از مرگ و رستاخیز عیسی مسیح، انسانها برای پرستش کردن خداوند میبایست ابتدا یک قربانی تقدیم میکردند. اگر شما کاهن بودید ممکن بود سالی یک بار برای ورود به معبد قرعه به نامتان بیفتد. اگر مرد بودید اجازه داشتید به صحن درونی وارد شوید ولی زنان میبایست در صحن بیرونی بمانند. غیر یهودیان حتی اگر یک قربانی را فراهم کرده بودند نیز میبایست در جایی دورتر نسبت به زنان منتظر میماندند. در واقع هیچ قربانی مورد قبولی وجود نداشت که بتواند مردم را برای ارتباط نزدیکتر با خداوند آماده سازد. خدای پدر، پسر و روحالقدس میخواست شرایط را به نحوی آماده کند تا انسان بتواند آزادانه با او رابطه برقرار کند؛ این هدیهای باور نکردنی است! شاگردان به دلیل اینکه نمیتوانستند چیزی را فراتر از درک فرهنگیشان نسبت به مسیح ببینند، از پیش گویی مسیح دربارهی مرگش بسیار نگران و مضطرب شدند. آنان آنقدر نگران شدند که حتی خبر خوش رستاخیز او را نشنیدند و یا شاید شنیده ولی آن را درک نکردند.
ما در زندگیمان بسیار نگران و مضطرب میشویم. چشمانمان به درک فرهنگیمان نسبت به خوب و بد دوخته شده است. فکر میکنیم که رنج و مصیبت، مخصوصاً برای آنانی که در مسیح هستند نباید اتفاق بیفتد در صورتیکه این اشتباهی بزرگ است. عیسی هرگز به ما وعده نداده است که از رنج و زحمت در این زندگی رهایی خواهیم یافت. او ما را به پیروی از خودش دعوت کرده است و دراین مسیر با رنج مواجه میشویم. این رنجها برای نیکویی ما و جلال خداوند خواهند بود. عیسی رنج کشید و خداوند را جلال داد و نتیجهای بسیار عالی در پی داشت. او حاضر شد این کار را انجام دهد چون میدانست به کجا میرود؛ او میدانست که رستاخیز نموده و با خداوند خواهد بود. ما نیز باید همین دیدگاه را در زندگی خود بپرورانیم. ما که در مسیح هستیم میدانیم به کجا میرویم. ما به خداوند ملحق شده و با او حیات جاودانی را تجربه خواهیم کرد و برای ابدیت او را پرستش کرده و از مصاحبت با او لذت خواهیم برد. اگر این دیدگاه را برای خودمان حفظ کنیم، توانایی تحمل هر مصیبت و جفایی که بر سر راهمان قرار گیرد را خواهیم داشت.
متنهای پیشنهادی برای مطالعه:
متی 16: 13-23
پرسشها برای اندیشیدن:
آیا امروز یا این هفته توانستهام از دیدگاه ابدیت به زندگی نگاه کنم؟
چه چیزی میتواند مرا برای حفظ این دیدگاه کمک کند؟
دعا:
ای پدر ابدی! ممنونیم که برای ما راهی را مهیا ساختی تا بتوانیم در حضور تو باشیم. ای عیسی، خداوند ما! برای اینکه به خاطر گناهان ما مصلوب شدی سپاسگزاریم. امروز کمکمان کن تا بتوانیم ابدیت را در ذهن خود نگاه داریم. در نام عیسی مسیح، آمین!
روز سی و دوم: شنبه هفته پنجم
آنگاه مریم رطلی از عطر سنبل خالص گرانبها گرفته، پایهای عیسی را تدهین کرد و پایهای او را با مویهای خود خشکانید، چنانکه خانه از بوی عطر پر شد. یوحنا 12: 3
مریم، مارتا و ایلعازر شخصیتهای مورد علاقه من هستند و تا کنون چیزهای بسیاری را از آنها آموختهام. عیسی نیز دوست بسیار خوبی برای این خانواده بود و این طور به نظر میرسد که او به دلیل قرار داشتن بیتعنیا در کنار کوه زیتون و فاصله حدود نیم ساعته تا اورشلیم، دفعات زیادی با آنها ملاقات داشته است. مریم همان شخصی است که وقتی مارتا از میهمانان پذیرایی میکرد، نزد پای عیسی نشسته بود. ایلعازر نیز همان شخصی است که بیمار شده و مرد ولی عیسی او را از مردگان برخیزاند. این دیدار در آخرین روز هفتهی پیش از یکشنبه نخل، زمانی که عیسی وارد اورشلیم شد اتفاق میافتد.
عیسی بارها به شاگردانش گفته بود که به اورشلیم میرود و در آنجا توسط مردم به او خیانت شده و کشته خواهد شد ولی آنان متوجه نشده بودند و یا از شنیدن این خبر آنقدر سراسیمه شده بودند که خشکشان زده و هیچ کاری نمیتوانستند انجام دهند ولی در این میان مریم خشکش نزده بود! کلمهای که در ابتدای این آیه آمده است میتواند آنگاه یا بنابراین ترجمه شود. بیشتر ترجمهها به خاطر شرایط متن، بنابراین را ترجیح دادهاند که احتمالاً ترجمه درستتر نیز هست. بنابراین نشان میدهد که مریم تمامی اتفاقات گذشته را در ذهن خود داشته است؛ قبول کردن او به عنوان یک شاگرد، رستاخیز برادرش از مردگان، ادعای عیسی مبنی بر خداوند بودن در لباس جسم و این حقیقت که او قرار است برای انسانها جانش را فدا کند! بنابراین او با این کارش عیسی را پرستش میکند. زمانی که به یاد میآوریم عیسی تا به حال در زندگی ما چه کارهایی انجام داده و چه کارهایی را انجام خواهد داد، دلایل بسیاری را برای پرستش کردن او خواهیم یافت.
آن عطر بسیار گرانبها بود. یک بار یکی از عطرهای من از روی قفسه به زمین افتاد و شکست؛ این یک عطر معمولی بود و حدود نیمی از آن نیز استفاده شده بود. من پس از این اتفاق، حتی زمین را هم شستم ولی حدود یک هفته رایحهی این عطر در فضای خانه پیچیده بود. ظرف عطری که مریم داشت حدود 400 میلی لیتر عطر در خود جای میداد و او تمام آن را به روی بدن عیسی ریخت. آیه 5 میگوید که ارزش این عطر حدود سیصد دینار بود در حالیکه دستمزد روزانهی یک شخص یک دینار بود؛ یعنی چیزی در حدود درآمد سالانهی یک کارگر! با این اتفاق نه تنها بدن عیسی معطر شده بود بلکه رایحهی آن عطر تمام فضای اتاق را پر کرده و گیسوان مریم نیز معطّر شده بود. اگر رایحهی عطر نیمه کارهی من یک هفته در اتاق ماند، پس از ریخته شدن حدود 400 میلی لیتر عطر گرانبها چه شرایطی به وجود آمده است؟! عیسی در آیه 7 میگوید این اتفاق افتاد تا او را برای مراسم تدفینش آماده سازد. عیسی حدوداً یک هفته پس از این واقعه مصلوب شد و کماکان رایحهی محبت و سرسپردگی مریم را همراه خود داشت. من اطمینان دارم که وقتی عیسی برای ما شکنجه میشد و جان میداد، به خاطر این کار مریم تشویق شده و دلگرم بود. با اینکه ما امروز تجربهی همراهی فیزیکی عیسی را آنچنان که مریم داشت نداریم ولی همچنان میتوانیم هدایای پر ارزشی را از روی عشق و سرسپردگیمان به عیسی تقدیم کنیم. این هدایا میتوانند به اشکال مختلفی تقدیم شوند. مثلاً میتواند کمک به مردم (متی 25: 40) یا دعا (مکاشفه 8: 4) باشد. نیازی نیست این هدایا گرانبها باشند بلکه مهم است از قلبمان برآیند.
متنهای پیشنهادی برای مطالعه:
یوحنا 12: 1-8
پرسشها برای اندیشیدن:
عیسی چه کاری برای من انجام داده و چه کاری را انجام خواهد داد؟
چه هدایایی را میتوانم به عیسی تقدیم کنم؟
دعا:
ای عیسای عزیز! ممنونم که برای گناهان ما به روی صلیب رفتی تا قدرت تاریکی را از بین ببری و به ما حیات تازه ببخشی. کمکمان کن تا امروز تو را عمیقتر بپرستیم، جدیتر محبت کنیم و نزدیکتر پیروی نمائیم. آمین!