
و عیسی به آواز بلند صدا زده، گفت: ای پدر به دستهای تو روح خود را میسپارم.». لوقا ۲۳: ۴۶
تثلیث جدایی ناپذیر
حتی زمانی که عیسای مسیح بر روی آن صلیب خشن و اهریمنی مصلوب شد و جان داد نیز رابطه تثلیثی خود را نشکست. همانطور که الهیدانان گذشته اشاره کردهاند، اصل و اساس جدایی ناپذیر است. حتی تمامی شمشیرهای نرون هم نتوانستند بر هسته مرکزی خداوند اثرگذار باشند و خدای پدر را از خدای پسر جدا کنند.
این پسر مریم بود که فریاد زد: «چرا مرا ترک کردهای؟». این همان جسم انسانی بود که خداوند به او داده بود. این همان قربانیای بود که پیش از قربانی شدن فریاد کشید؛ همانند بره قربانی پیش از مرگ. این عیسی بود؛ همان پسر انسان که فریاد برآورد.
مطمئن باشید که الوهیت ابدی و ازلی هرگز دچار شکاف و جدایی نشده است؛ حتی زمانی که عیسی فریاد برآورد «… به دستان تو روح خود را میسپارم (لوقا ۱۳: ۴۶)» نیز کماکان در آغوش پدر قرار داشت.
بنابراین صلیب نتوانست شکافی در درون هسته مرکزی خداوند به وجود بیاورد و البته هیچ چیز هرگز قادر به این کار نخواهد بود. هسته مرکزی خداوند، یک اتحاد ابدی، جدایی ناپذیر، و یک اساس غیر قابل تقسیم است؛ یک اساس و سه شخص مجزا!
الهیات کهن کلیسای مسیح چقدر زیبا، عمیق و شگفت انگیز است! و ما اکنون در عصر سبکمغزی و سطحینگری چقدر کم میدانیم! آیا ما باید همین اندازه درباره خدا بدانیم؟
ای پدر آسمانی، از تو خواهش میکنم مرا یاری دهی تا به آنچه نمیتوانم کاملاً درک کنم، کاملاً ایمان داشته باشم. تو شگفتانگیز و پر از رمز و راز هستی! باشد که در این دنیای مادی و پرزرقوبرق، محو تماشای تو و زیبایی زایدالوصفت شوم. آمین
برگرفته از آثار W. A. Tozer