
خداوند را حمد گویید زیرا که نیکو است و رحمت او تا ابدالآباد است. خدای خدایان را حمد گویید، زیرا که رحمت او تا ابدالآباد است. ربّ الارباب را حمد گویید، زیرا که رحمت او تا ابدالآباد است. او را که تنها کارهای عجیب عظیم میکند، زیرا که رحمت او تا ابدالآباد است. او را که آسمانها را به حکمت آفرید، زیرا که رحمت او تا ابدالآباد است. او را که زمین را بر آبها گسترانید، زیرا که رحمت او تا ابدالآباد است. او را که نیرهای بزرگ آفرید زیرا که رحمت او تا ابدالآباد است. آفتاب را برای سلطنت روز، زیرا که رحمت او تا ابدالآباد است. ماه و ستارگان را برای سلطنت شب، زیرا که رحمت او تا ابدالآباد است.
مزامیر 136: 1-9
پرستش کردن خداوند بخش جدا نشدنی زندگی یک ایماندار مسیحی میباشد. ما خداوند را در دعاها، در سرودها و در هر روز زندگیمان میپرستیم و ستایش میکنیم. این نشان دهنده شکرگزاری و حیرت ما از هستی خداوند و محبت او نسبت به ما است. پرستش یک عملِ بر آمده از قلب و درون میباشد که در جواب خوبی کامل و وفاداری کامل خداوند و روح مقدس او هست. شخصیت و موجودیت او تنها و تنها لایق پرستش است.
به عنوان یک انسان این که تمایل به پرستش در ما وجود دارد یک امر طبیعی است. اما این موضوع میتواند قاعدتا پرستش خداوند نباشد! خیلی از انسانها که خداوند را نمیشناسند، چیزهای متفاوتی را پیدا میکنند تا آن را جایگزین خداوند کنند. به طور مثال: کار، خانواده، پول، موفقیت و چیزهای مادی و غیره… . اما این افراد شاید متوجه این موضوع هم نباشند و قاعدتا این برای این موارد سرود پرستشی نمیخوانند و یا بر روی زانو به حضور آنها نمیروند تا دعا کنند و آنها را بپرستند، اما این موارد جای خداوند را در قلبهای آنها تسخیر کرده است.
همانطور که اشاره کردیم پرستش، حالت و یا عملی بر آمده از قلب ما است. اگر ما محبت ازلی و ابدی خداوند به خودمان را درک کنیم و بفهمیم که خداوند بدون هیچ شرطی به ما محبت میکند، آن وقت قلب ما پر از شادی میشود و این خوشی و سعادت منجر به پرستش او میشود. این مثل این است که شخصی به شما کمکی میکند و یا بطور غیر منتظره به داد شما میرسد و در آن لحظه تمام وجود شما پر از حس قدردانی و تشکر نسبت به آن شخص میشود، چون با این عمل شما به طرف مقابل نشان میدهید که قدردان و سپاسگذار او هستید. دقیقا همین شرایط در مقابل محبت خداوند به ما هم صدق میکند