
شناخت شیطان قسمت اول
اولین جایی که میتوان تصویر شیطان را در کتاب مقدس دید، پیدایش 3: 1 است. جایی که تصویر شیطان بصورت مار نشان داده میشود. اولین صفتی که در این متن درباره او نوشته شده این است که مار هوشیار بود. شیطان با این هوشیاری هدفی را به انجام رسانید، هدفی که پیامد آن تا امروز پابرجاست و ما هم امروز در حال پرداختن بهای آن هستیم. گناه با همکاری آدم و حوا وارد زندگی انسان شد. شیطان هوشیار بود ولی با استفاده از آدم و حوا بود که توانست به هدف خود برسد. هر گناهی که در زندگی ما به انجام میرسد از طرف شیطان است ولی خود ما هم با شیطان همکاری میکنیم تا آن گناه در زندگیمان به انجام برسد. یکی از صفت شیطان هوشیاری اوست و نام او ستاره نورانی صبح است.
ای زهره دختر خوب صبح چگونه از آسمان افتاده ای؟ ای که امتها را ذلیل میساختی چگونه به زمین افکنده شده ای؟ و تو در دل خود میگفتی : به آسمان صعود نموده، کرسی خود را بالای ستارگان خدا خواهم افراشت و بر کوه اجتماع در اطراف شمال جلوس خواهم نمود . بالای بلندی های ابرها صعود کرده، مثل حضرت اعلی خواهم شد.
اشعیا 14: 12ـ14
شیطان میخواست خودش را جای خدا بگذارد و اولین کاری که کرد این بود که به آدم و حوا گفت: از میوه درخت نیک و بد بخور. بزرگترین مشکل فلسفی امروزی دنیا این است که انسان میخواهد به جای خدا تصمیم بگیرد که چه کاری خوب و چه کاری بد است. رهبران سیاسی و مذهبی در حضور مسیح هیچ جایگاهی نداشتند. در انجیل یوحنا 8: 44 مسیح به آنها میگوید:
شما از پدر خود ابلیس میباشید و خواهش های پدر خود را میخواهید به عمل آرید. او از اول قاتل بود
و در راستی ثابت نمیباشد، از آنجهت که در او راستی نیست. هرگاه به دروغ سخن میگوید
از ذات خود میگوید زیرا دروغگو و پدر دروغگویان است.
تنها کسی که میتواند خوب و بد را برای ما تعیین کند خداوند است . شیطان آمد تا خودش را به جای خدا قرار دهد و به همین دلیل خداوند او را از حضور خود اخراج کرد و طبق کتاب مقدس یک سوم از فرشتگان را هم با خودش برد.
کلام خداوند در حزقیال 28: 12ـ19 میگوید:
ای پسر انسان ، برای پادشاه صور مرثیه بخوان و وی را بگو خداوند یهوه چنین میفرماید : تو خاتم کمال و مملو حکمت و کامل جمال هستی. در عدن در باغ خدا بودی و هرگونه سنگ گرانبها از عقیق احمر و یاقوت اصفر و عقیق سفید و زبرجد و جزع و یشب و یاقوت کبود و بهرمان و زمرد پوشش تو بود. و صنعت دفها و نایهایت در تو از طلا بود که در روز خلقت تو آنها مهیا شده بود . تو کروبی مسح شده سایه گستر بودی و تو را نصب نمودم تا بر کوه مقدس خدا بوده باشی. و در میان سنگهای آتشین میخرامیدی . از روزی که آفریده شدی تا وقتی که بی انصافی در تو یافت شد به رفتار خود کامل بودی . اما از کثرت سوداگریات بطن تو را از ظلم پر ساختند . پس خطا ورزیدی و من تو را از کوه خدا بیرون انداختم . و تو را ای کروبی سایه گستر ،از میان سنگهای آتشین تلف نمودم . دل تو از زیبایی ات مغرور گردید و به سبب جمالت حکمت خود را فاسد گردانیدی. لهذا تو را بر زمین میاندازم و تو را پیش روی پادشاهان میگذارم تا بر تو بنگرند. به کثرت گناهانت و بی انصافی تجارتت، مقدس های خویش را بی عصمت ساختی . پس آتشی از میانت بیرون میآورم که تورا بسوزاند و تورا به نظر جمیع بینندگانت بر روی زمین خاکستر خواهم ساخت .
نکات مهمی در باره شیطان در این آیات وجود دارد. اولاً اینکه شیطان مخلوق دست خداست و دوماً اینکه شیطان روزی تا به ابد نابود خواهد شد. در مکاشفه گفته شده که شیطان در دریاچه کبریت سوخته و خاکستر خواهد شد.
فیلسوفی انگلیسی به نام جی. کی. چستتون[1] میگوید:
1-اگر خود و دشمن خود را بشناسید نباید از نتیجه ی 100 جنگ ترس داشته باشید.
2-اگر خود را میشناسید اما دشمن را نمیشناسید برای هر پیروزی یک شکست را تجربه خواهید کرد.
3-اگر نه خود را میشناسید و نه دشمن خود را، در تمامی نبرد ها تسلیم خواهید شد. ما هر روزه در نبرد روحانی هستیم. اگر خودمان را خوب بشناسیم و استراتژی شیطان را بدانیم نباید از جنگ روحانی بترسیم. ما معمولا خودمان را خوب میشناسیم ولی شیطان و استراتژی حمله او را نه. دوم قرنتیان 2: 11 می گوید:
تا شیطان برما برتری نیابد ، زیرا که از مکاید (مکرها و بد اندیشی ها) او بی خبر نیستیم .
اگر پولس میگوید که نقشه های شیطان را میدانیم پس میتوانیم امیدوار باشیم که آنها را متوجه شویم. پس باید به آنها پرداخته و آنها را مورد بررسی قرار دهیم. به عنوان مثال یکی از نقشه های شیطان در اول پطرس 5: 8 است که میگوید:
هوشیار و بیدار باشید که دشمن شما ابلیس مانند شیر غران گردش میکند و کسی را میطلبد تا ببلعد.
ما باید همانطور که در دوم قرنتیان 2: 11 خواندیم ابزاری داشته باشیم تا بتوانیم شیطان را بوسیله آن مهار کنیم. در ادامه به مواردی میپردازیم که ایمانداران باید آنها را به عنوان ابزاری برای مقابله با شیطان در نظر گرفته و در زندگیشان عملی کنند.
1- هرگز از مشارکت با دیگر ایماندارارن غافل نشوید (عبرانیان 10 : 25)؛ زمانی که ما از مشارکت با ایمانداران جدا شویم شیطان به ما حمله میکند . قدرت ما در اتحاد و مشارکت، بیشتر میشود. ما باید نفرت را از خودمان دور کنیم و حتی دشمنانمان را محبت کنیم. انجام این حکم عیسی مسیح فقط با مشارکت انجام پذیر است.
2- شیطان خودش مخلوق خداوند است؛ هیج وقت شیطان را از نظر قدرت با خداوند مقایسه نکنید؛ این یکی از مشکلات بزرگ انسان است که قدرت شیطان را با خدا مقایسه میکند. یک ایماندار قدرتی فراتر از قدرت شیطان در درون خود دارد چرا که خداوند در درونش ساکن است.
3- خداوند عالم مطلق است ولی شیطان نه.
4- خداوند حاضر مطلق است اما شیطان حضور مطلق ندارد؛ شیطان قدرت این را ندارد که حضور مطلق داشته باشد ولی چون بسیار هوشیار است، بدل خود را ظاهر میسازد تا انسان تصور کند که او حضور همیشگی دارد. شیطان از طریق یک سوم فرشتگانی که با او سقوط کرده اند حمله میکند ولی در همه جا حاضر نیست.
5- خداوند قادر مطلق است ولی قدرت شیطان محدود است. قدرت شیطان زیر اقتدار خداوند قرار دارد.
6- خداوند از انسان میخواهد که ابزار و امکاناتش را برای جلال او استفاده کند. ولی شیطان از انسان میخواهد که برای رسیدن به ابزار و امکانات دلخواهش از دیگر انسانها استفاده کند. به عبارت دیگر خداوند از ما میخواهد که از پول برای برکت دیگران استفاده کنیم ولی شیطان میخواهد که برای رسیدن به پول از دوستان خود استفاده کنیم!
7- شیطان همیشه چیزهایی را به ما پیشنهاد میدهد که منطقی به نظر میرسند. اولین پیشنهاد شیطان به آدم و حوا این بود که بخور هر آینه نخواهی مرد و شبیه خداوند خواهی شد. این منطقی به نظر میرسید اما خواست خداوند برای انسان چیز دیگری بود .
8- شیطان همیشه اول بهترین را به ما وعده میدهد در صورتی که مسیح همیشه بهترین را در آخر به ما میدهد و بدترین را برای خودش برمیدارد. عیسی مسیح در عروسی قانا (یوحنا 2: 10) آب را به شراب تبدیل کرد و بهترین شراب را در آخر عروسی به میهمانان داد. او به خاطر ما گناهکاران بدترین چیز را برای خود برداشت و مرگ بر روی صلیب را تجربه کرد تا بهترین ها را برای ما فراهم کند. بهترینها برای ما ایمانداران در ملکوت انتظارمان را میکشند.
9- شیطان همیشه کمی از حقیقت را در کارش قرار داده و هوشیارانه آن را تغییر میدهد تا کاملاً درست به نظر بیاید. مثلاً گفته میشود که برای رسیدن به خدا راههای زیادی وجود دارد و اگر خداجو باشی میتوانی از طریق بودا، اسلام، زرتشت و… به خدا برسی. این کذب محض و دروغ شیطان است. تنها راه برای رسیدن به حقیقت خداوند، ایمان به مسیح است.
آیا کسی آتش را در آغوش خود بگیرد و جامه اش سوخته نشود؟
امثال سلیمان 6: 27
مشگل انسان در جامعه امروز این است که دیگر به این موضوع اهمیت نمیدهد که گناه وارد زندگیش بشود یا نه. انسان به راحتی میگوید اگر در فلان مورد دروغی کوچک بگویم مشکلی پیش نمیآید ولی شیطان از همین روزنههای کوچک استفاده میکند تا به زندگی ما رخنه کند. خداوند هم به هیچ وجه حتی با کوچکترین گناه ما سازش نمیکند.
در ادامه این بحث در مقالات بعدی به شناخت بیشتر شیطان و راهکارهای بهتر و عملی برای مقابله با او خواهیم پرداخت.
انستیتو کتاب مقدس پارسیان pbi.life
[1] J.K. Chesterton