
آن نور حقیقی بود که هر انسان را منور میگرداند و در جهان آمدنی بود.
انجیل یوحنا ۱: ۹
یوحنا انجیل خود را با بیان موضوعات الاهیاتی پیچیده آغاز میکند و با هر قدم در نگارش انجیلش، مخاطبان را به عمق بیشتری از شناخت خداوند میکشاند. او با معرفی لوگوس یا همان دلیل و منبع آفرینش آغاز میکند و در گام بعدی به خداوندی، ابدی و ازلی بودن، والایی و بینیازی او اشاره میکند. او در آیه ۹ مینویسد عیسای مسیح نور حیاتبخشی است که در ذات، حقیقت و راستی است و با تابانیدن نور خود بر درون انسانها قدرت فهم و شناخت خداوند و دریافت حیات جاودان را به آنها هدیه میدهد. یوحنا در پس این کلمات به دنبال نمایان ساختن عدالت و فیض خداوند برای مخاطبانش است. شاید از خود میپرسید که چه رابطهای بین حقیقت، راستی و نور بودن خداوند با عدالت او وجود دارد؟
عیسی مسیح در انجیل متی ۵: ۴۵ میگوید که خداوند آفتاب خود را بر نیکان و بدان میتاباند و این نشان از عدالت او دارد. حال اگر خداوند در تاباندن نور آفتاب به انسانها با عدالت عمل میکند چگونه میتواند در تاباندن نور نجات بخش خود این گونه عمل نکند؟ خداوند میخواهد همه نجات بیابند و حیات ابدی را دریافت کنند. نور حیاتبخش عیسای مسیح به هر انسانی که متولد شود، میتابد. او به دنبال نجات دادن و بخشیدن حیات ابدی به آن شخص یا اشخاص است اما برخی حاضر به دریافت این نور نیستند و در نتیجه خداوند را نمیشناسند و نجات او را رد میکنند.
خداوند عادل است و به همین خاطر هرگز به خود اجازه نمیدهد که در اراده انسانها دخالت کند. او به خاطر فیض و شفقت خود حاضر شد تا به خاطر گناهکاران بر روی صلیب برود و خون خود را به عنوان کفارهای ابدی برای گناهانشان بریزد ولی همه نمیتوانند از مزایای این کفاره استفاده کنند. تنها آنانی که قلب خود را به روی او بگشایند و نور حیاتبخش او را در دل خود جای دهند میتوانند از خون ریخته شدۀ او بر روی صلیب به عنوان کفاره گناهان خود استفاده کنند و در پیشگاهِ خداوند عادل محسوب گردند. عیسای مسیح همان نوری است که وارد تاریکی میشود و بر قلب انسانها میتابد. پس از آن که شخصی به عیسای مسیح ایمان آورد، عیسی در دل او ساکن میشود و از طریق او نور خور را به دیگران میتاباند تا آنان نیز بتوانند خداوند را بشناسند.