نه هرکه مرا خداوند، خداوند گوید داخل ملکوت آسمان گردد، بلکه آنکه اراده پدر مرا که در آسمان است به‌جا آورد. متی ۷: ۲۱
سوءتعبیر همگانی
ما متاسفانه تنها یک دلیل را می‌توانیم برای شهرت جهانی عیسی در نظر بگیریم و آن هم این است که او اشتباه فهمیده شده است.
به جرأت می‌توان گفت که درصد بالایی از انسان‌ها برای عیسای مسیح احترام خاصی قائل هستند، او را تحسین می‌کنند و از کارهای او شگفت‌زده می‌شوند ولی تعداد بسیار کمی از آنها او را جدی می‌گیرند. خیلی‌ها او را یک شخص مهربان و آرمان‌گرا می‌دانند که بچه‌ها و فقرا را دوست داشت. تصویری که از او در ذهن بیشتر مردم ساخته شده است، شخصی نجیب، ساده و بی‌تکلف است که به نیکویی انسان اعتقاد داشت و آنقدر شجاع و دلیر بود که حاضر شد به خاطر اعتقادش کشته شود. دنیا او را شخصی بردبار، فروتن، از خودگذشته و دوست‌داشتنی می‌داند و او را به این خاطر قابل ستایش می‌داند که همه انسان‌ها قلبی همانند او دارند و یا اگر شریط زندگی برای‌شان این‌قدر سخت نبود و زمان بیشتری برای پروش مهارت‌های‌شان داشتند، می‌توانستند اینگونه باشند! یا اینکه او یک نماد مقدس از چیزی است که برای واقعی بودن، بیش از حد خوب و زیباست ولی با این حال نمی‌توان او را از گنجینه چیزهای باارزش زندگی خارج نمود.
ذهن انسان دارای دو بخش است؛ بخش عملی و بخش ایده‌آل یا آرمانی. به دلیل وجود همین قابلیت ذهنی است که انسان به راحتی می‌تواند با تصوّر رویاگونه و خیالی عیسی زندگی کند و زمانی که دعا می‌کند، توجهی به سخنان او نداشته باشد. این تقسیم‌بندی خوب و بی‌عیب‌ونقص بین تخیل و واقعیت باعث می‌شود افراد بی‌شماری با جدیدت تمام «خداوند، خداوند» کنند در حالی که به هیچ وجه زیر اقتدار او قرار ندارند.
ای خداوند، لطفاً امروز به عنوان فرزندت کمکم کن تا تو را جدی بگیرم و از من استفاده کن تا بتوانم یک نفر را به سوی تو هدایت کنم. آمین
برگرفته از آثار W. A. Tozer
