
پس خدا آدم را به صورت خود آفرید. او را به صورت خدا آفرید. ایشان را نر و ماده آفرید.
پیدایش ۱: ۲۷
علاقه خداوند
من عمیقاً معتقد هستم که دلیل بسیار قوی و البته زیبایی پشت این موضوع وجود دارد. من بر این باورم که خداوند انسان را از روی نیازی خارجی خلق نکرد بلکه معتقدم دلیل خلقت بشر، الزامی درونی بوده است. خداوند همان خدایی است که بود و هست، خدایی که کمالش لایتناهی است، خدایی که زیباییاش بیمنتها است، خدایی که جلالش بیحدوحصر است، خدایی که بینهایت محترم و دوست داشتنی است؛ این خدا از روی ضرورتی درونی میبایست موجودی را خلق میکرد که قابلیت دوست داشتن، احترام گذاشتن و شناخت او را داشته باشد. بنابراین خداوند آدم را به صورت و موافق خود آفرید. خداوند انسان را در شبیهترین حالت ممکن به خود خلق کرد تا مخلوق شبیه به خالق باشد. بنابراین تنها چیزی در کل کیهان بیشتر از هر چیز دیگر شبیه به خداوند است، روح و جان انسان است.
دلیلی که باعث شد خداوند انسان را شبیه به خود خلق کند این بود او بتواند از خدا قدردانی کند، از نگاه کردن به او متحیر شود، او را دوست داشته باشد و پرستش کند؛ تا اینکه خداوند تنها یک تصویر غیرقابل درک نباشد که در یک نمایشگاه به دیواری مجلل آویزان شده است؛ تا گلی نباشد که هیچکس نتواند آن را لمس کند و عطر خوشش را استشمام کند. او میخواست که دیگران بتوانند او را بشناسند؛ او را ببینند و با او رابطه برقرار کنند. او میخواست با مخلوق خود وارد رابطه شود پس او را به شباهت خود آفرید. او ما را خلق کرد و این کار را به گونهای انجام داد تا پرستش کردن او نیاز اصلی ما باشد.
ای پدر آسمانی، اعتراف میکنم که نمیتوانم به صورت کامل درک کنم که چگونه و چرا مرا به شباهت خود آفریدی ولی به خاطر خلق این دنیا و تمام چیزهایی که در آن قرار دادی، از تو که خالق آن هستی تشکر میکنم و تو را میپرستم. آمین!
برگرفته از آثار A. W. Tozer