نجات یافتن از قضاوت نهایی خداوند، رهایی از بند گناه و تبدیل شدن به خلقتی تازه و عضوی از خانواده الهی، شادیآورترین، لذتبخشترین، مهمترین و حیاتیترین اتفاقی است که میتواند برای هر شخص در طول دوران زندگی جسمانیاش بیفتد. همچنین پس از دریافت هدیه نجات، تقویت شدن رابطه به وجود آمده بین شخص نجات یافته و خداوند، موضوعی مهم به شمار میرود که نتایجی طبیعی و قابل رویت را در پی دارد. یکی از نتایج پیشرفتمان در رابطه با خداوند، جذب شدن دیگران به اتفاقات روحانی درون ما است که نمود بیرونی پیدا کرده و به صورت عملی برایشان نمایان شده است.
خدمات مصالحه یا آشتی، موضوعی محوری در الهیات عهد جدید است که میتوان آن را در جایجای آن ملاحظه نمود. خدمات مصالحه به طور خلاصه به معنای انجام دادن ماموریت بزرگی است که عیسی در متی 28 به شاگردانش سپرد. بخشی از این ماموریت به صورت طبیعی در نتیجه رشد روحانی و نزدیکیمان به خداوند حاصل میشود که در ادامه به آن میپردازیم.
پولس رسول در دوم قرنتیان 5: 11-21 درباره انجام خدمات آشتی صحبت میکند و راجع به این مسئولیت مهم و حیاتی تعالیمی را ارائه میکند که در اجرای آن بسیار ثمربخش خواهند بود. او به قواعدی اشاره میکند که برای همه یکسان بوده و هر ایماندار باید از آنها پیروی کند، چه افرادی که به صورت خاص عطیه بشارت دارند و چه افرادی که از این هدیه روحانی برخوردار نیستند. یکی از این قواعد، تاباندن نور معرفت خداوند به دیگران است[1]. این موضوع بسیار حائز اهمیت بوده و میتوان گفت که زندگی مسیحی از این طریق خود را نمایان میسازد.
پولس رسول در دوم قرنتیان 5: 7 میگوید:
زیرا که به ایمان رفتار میکنیم نه به دیدار
آنانی که به ایمان رفتار میکنند به خداوند ایمان دارند نه به چیزهایی که به صورت فیزیکی برایشان قابل رویت است. در واقع همهی ما ایمانداران باید به ایمان رفتار کنیم ولی باید به این نکته توجه کرد که تفاوتی بین نگاه کردن و اعتماد به دنیا و انجام دادن مسئولیتها و کارهای روزمره زندگی جسمانیمان وجود دارد. به عنوان مثال عیسی مسیح به ما وعده داد که تا انقضای عالم با ما باشد[2] و هیچگاه ترکمان نکند؛ ما نیز باید با اعتماد به مسیح و وعدهاش، دستانمان را به او داده و با ایمان به او در مسیر زندگیمان حرکت کرده و نگران این نباشیم که در این مسیر تنها هستیم و یا ممکن است روزی تنها شویم. اگر این اعتماد را بیاموزیم، میتوانیم خودمان را به دستان پر قدرت عیسی مسیح بسپاریم و دیگر به دیدار رفتار نکنیم بلکه با ایمان به او و آنوقت است که با استفاده از قدرت لایزال او میتوانیم هر عمل نیکو را به جا آوریم. زمانیکه با ایمان رفتار کنیم به صورت ناخودآگاه با دیگران متفاوت خواهیم بود زیرا دنیا و هر آنچه در آن است به ایمان رفتار نمیکند بلکه به دیدار و این عمل ما باعث میشود تا تفاوت میان ایمانداران به مسیح و بیایمانان واضح، مشخص و ملموس شود.
اما پرسش اینجاست که چرا پولس رسول انجام خدمات مصالحه و آشتی را به رفتار بر اساس ایمان نسبت میدهد. در پاسخ به این سوال باید گفت تا زمانی که خود ما ایمانداران از لحاظ رفتاری نمونهای خوب از کتاب مقدس در جامعه نباشیم قادر نخواهیم بود دیگران را به سمت اعتقاد و ایمانمان دعوت نماییم بلکه بالعکس دیگران را از خودمان و اعتقادمان دور میکنیم.
پولس رسول در دوم قرنتیان 5: 14 میگوید:
زیرا محبت مسیح ما را فرو گرفته است
بهتر است پیش از هر چیز به عنوان ایمانداران از خودمان بپرسیم که آیا واقعاً محبت مسیح را درک کردهایم و این محبت ما را فرو گرفته است یا خیر. فرو گرفته شدن توسط محبت مسیح یعنی محصور شدن از هر جانب به وسیله محبت او. کسانی میتوانند خدمات آشتی را به خوبی انجام دهند که محبت مسیح آنها را محصور کرده باشد. البه بسیار دشوار است که بتواتیم محبت مسیح را تا این اندازه به دیگران نشان دهیم زیرا زندگی سرشار از موانع، سختیها و مشکلات گوناگون است. در واقع ما در دنیایی زندگی میکنیم که بر اساس کتاب مقدس، از جلال خداوند قاصر شده و ملعون است.
پولس رسول در وصف گناه آلود بودن این دنیا در کتاب رومیان 8: 22 اینچنین بیان میکند:
زیرا میدانیم که تمامی خلقت تا الان با هم در آه کشیدن و درد زه میباشند
البته باید بدانیم که انجام این عمل، یعنی نشان دادن محبت مسیح تا زمانی دشوار و حتی غیرممکن است که اجازه ندادهایم او در خودمان و زندگیمان کار کند. همه ایمانداران میبایست داشتن رابطه نزدیک با عیسی مسیح و دنباله روی کردن از او را در اولویت اول زندگی خود قرار دهند چراکه در این صورت این اجازه را به او میدهند که به آهستگی در شخصیت و زندگیشان کار کند و با شاگردسازی کردنشان، آنها را بیشتر به شباهت خودش درآورد.
پولس رسول در کتاب فلیپیان 4: 12-13 میگوید:
و ذلّت را میدانم و دولتمندی را هم، در هر صورت و در همه چیز، سیری و گرسنگی و دولتمندی و افلاس یادگرفتهام. قوت هر چیز را دارم در مسیح که مرا تقویت میبخشد.
پولس به عبارت دیگر میگوید: من به قوت خودم تکیه نمیکنم، بلکه به قدرت لایزال مسیح و به همین دلیل در هر شرایطی که باشم پیروز هستم زیرا خداوند عیسی مسیح بر همه چیز پیروز است. همه ما ایمانداران نیز باید بیاموزیم که برای انجام خدمات مصالحه باید از قوت مسیح استفاده نماییم.
عیسی مسیح در انجیل متی 11: 30 میگوید:
زیرا یوغ من خفیف است و بار من سبک.
مسیح به هیچ وجه نمیگوید که پیروی کردن از من و انجام ارادهی پدر بر روی زمین آسان است بلکه اعلام میکند تمامی فشار، درد و زحمت انجام این کار را خود او متحمل میشود. در واقع ما به عنوان یک شریک در این مسیر او را همراهی کرده و به قدرت او تکیه میکنیم تا او کارش را از طریق ما به انجام رساند.
مسیح در انجیل متی 28: 19-20میگوید:
پس رفته، همهی امتها را شاگرد سازید و ایشان را به اسم پدر و پسر و روحالقدس تعمید دهید و ایشان را تعلیم دهید تا همهی اموری را که به شما حکم کردهام حفظ کنند. و اینک من هر روزه تا انقضای عالم همراه شما میباشم.
از آنجایی که عیسی مسیح این وعده را میدهد، قطعاً و بدون کوچکترین کم و کاستی آن را به انجام خواهد رسانید و به وعدهی خود عمل خواهد نمود. مادامی که مسیح قوت انجام کاری را به ما بخشد نباید نگران چیزی باشیم. زمانی که در سختی هستیم و مشکلاتمان را به دستان پر قدرت عیسی مسیح میسپاریم و به پای صلیب او میریزیم، بهتر متوجه عشق و علاقهی بینهایت او نسبت به خودمان میشویم.
عیسی در انجیل متی 11: 28 میگوید:
بیایید نزد من ای تمامی زحمتکشان و گرانباران و من شما را آرامی خواهم بخشید.
یکی از مشکلات بزرگی که در تعلیم برخی از معلمان کتاب مقدس وجود دارد این است که عیسی مسیح را به گونهای برای مخاطبین خود تشریح میکنند که گویی او آماده و منتظر است که ایمانداران خطایی مرتکب شوند تا آنها را تنبیه و توبیخ کند! در صورتی که خداوند ما عیسی مسیح به هیچ وجه اینگونه نیست. مسیح نیامده است تا فقط ایرادات زندگی ما ایمانداران را گوشزد کرده، توبیخمان کند بلکه او به دنبال تشویق و بناکردن ما است. این را میتوان در زمان انتخاب شاگردان به خوبی مشاهده نمود؛ او زمانی که با هر یک از شاگردان روبهرو میشد از آنها دعوت مینمود تا به دنبال او بیاییند و ببینند[3]. او شاگردان را انتخاب کرد تا آنها را شاگردسازی کند و از این طریق آنها را متوجه عمق محبتش نسبت به آنها سازد؛ محبتی که باعث شد پای آنها را نیز بشوید. همچنین شاگردان بارها و بارها به او شک کردند و ایمانشان ضعیف شد اما مسیح حاظر شد برای همان شاگردان، مسیر جلجتا و صلیب را در پیش بگیرد و نه تنها برای آنها بلکه برای همه بشریت این کار را انجام دهد تا به واسطهی محبت خود و پرداخت کفارهی گناه بر روی صلیب، هر که به او ایمان آورد را حیات جاودان بخشد.
دقیقاً به همین دلیل است که پولس رسول در دوم قرنتیان 5: 14میگوید:
زیرا محبت مسیح ما را فرو گرفته است، چونکه این را دریافتیم که یک نفر برای همه مرد پس همه مردند.
بنابراین اکنون که عمق محبت مسیح را دریافتهایم و میدانیم با تکیه بر او و پیروی از نمونهای که از خود برایمان قرار داد، میتوانیم به شباهت او درآییم، مسئولیتی لذتبخش و هیجان انگیز بر عهده داریم! باید راجع به محبتی که او در زندگیمان نمایان کرده است با دیگران صحبت کنیم؛ راجع به قدرت تبدیل کنندهای که ما را تغییر داده؛ باید درباره تبدیل شدنمان از افرادی که به دیدار زندگی میکردند به افرادی که به ایمان زندگی میکنند با دیگران صحبت کنیم. باید دیگران را دعوت کنیم که بیایند و ببینند که خداوند نیکوست و مشتاق این باشیم که آنها نیز هدیه پرارزش نجات که بسیار وسیع و عمیق است را دریافت کنند. افراد زیادی در این دنیا زندگی میکنند که در موقعیت قبلی ما، در زمانی که هنوز مسیح را نمیشناختیم قرار دارند. افراد زیادی هستند که نیازمند دوست داشته شدن هستند؛ نیازمند توجه، عشق واقعی، آرامش و رهایی.
کسانی که خدمات مصالحه را انجام میدهند مانند یک سفیر عمل میکنند. سفیر شخصی است که در وطن خودش زندگی نمیکند بلکه نماینده کشورش در کشوری دیگری است. وطن همهی ما ایمانداران آسمان است و باید بکوشیم تا طبق ارادهی پدر آسمانیمان و با استفاده از قدرت بیاندازه روحالقدس به ایمان رفتار کنیم و با نزدیکتر شدن به و رهبرمان عیسی مسیح بیشتر به شباهت او درآمده، نشان دهیم که شهروندان آسمانیم و دیگران را نیز به این وطن آسمانی و ابدی که امید زنده ما است دعوت کنیم.