
زیرا میدانم که در من یعنی در جسدم هیچ نیکویی ساکن نیست، زیرا که اراده در من حاضر است اما صورت نیکو کردن نی.
رومیان ۷: ۱۸
افتخار به فروتنی
مد نظر قرار دادن سه موضوع میتواند غرور را برای همیشه در درون ما از بین ببرد: بزرگی و عظمت خداوند، عظمت گناهان ما و شگفتانگیز بودن مرگِ نجاتبخش عیسای مسیح. ولی متأسفانه ریشهٔ آدم در درون ما آنقدر سرسخت و مقاوم است که ما اغلب حتی به غرور خود نیز افتخار میکنیم. مشاهدهٔ این که افراد مقدس با خشونتی مثبت از قداست خود دفاع کنند و از هرگونه شک و تردیدی که نسبت به کمالشان به وجود آید متنفر باشند چیزی عجیب و غیرعادی نیست.
اگر یک شخص مسیحی به خاطر هر کار نیکویی که از او سرمیزند اعتباری برای خود قائل شود، در واقع ابتداییترین آموزههای عهد جدید را زیر سوال برده است. در این آیه دو چیز به صورت واضح و روشن تعلیم داده میشود: اول این که من به خودی خود نمیتوانم هیچ کار نیکویی انجام دهم و دوم این که اگر چیز نیکویی از من سر زد، این خودِ خداوند است که آن را به انجام رسانده است. این باید غرور ما را به خاطر نیکویی کاملاً از بین ببرد ولی در واقعیت این اتفاق نمیافتد. ما هنوز علاقه داریم در تحسین و تمجیدی که تلاشهای مسیحی ما برایمان فراهم آوردهاند غوطهور شویم.
برای یک مسیحی، شادی و سرور به خاطر تحسین و تمجیدی که به خاطر عملی نیکو دریافت کرده است از نظر منطقی همانقدر عجیب و نادرست است که یکی از اعضای گروه کُر از صفِ گروه بیرون بپرد و در مقابل تشویق هواداران که برای خواننده اصلی است تعظیم کند. این یکی از روشهای زشت و پست برای دزدی است و قطعاً خداوند نیز از آن نفرت دارد.
ای پدر آسمانی، لطفاً مرا به خاطر غرورم که بسیار زشت ولی واقعی است ببخش و به من یادآوری کن که هر چیز نیکو را از طریق مسیح به انجام میرسانم نه خودم!
برگرفته از آثار W. A. Tozer