
شمعون پطرس به او جواب داد: «خداوندا نزد که برویم؟ کلمات حیات جاودانی نزد تو است ؟
یوحنا 6: 68
معمولا پطرس در پاسخهایش به خطا میزد ولی اینبار درست جواب میدهد و دقیقا به هدف میزند! ما صدای مزامیر نویس را در اینجا میشنویم که به نوعی بازگو میشود: “کیست برای من در آسمان؟ و غیر از تو هیچ چیز را در زمین نمیخواهم” برای اینکه تعداد زیادی نجات دهند وجود ندارد که ما یکی از آنها را انتخاب کنیم. دنیای مدرن به نوعی میخواهد بگوید که اعتقاد به یک سری حقیقت توسط یک گروه باعث لغو و مردود شدن حقیقت مورد باور دستهای دیگر نمیشود. اما اعتقاد کثرتگرایی کلاسیک بر این تاکید دارد که گروه اکثریت حقی بر به زور قبولاندن اعتقاد خود به دسته اقلیت را ندارد.
در واقع هیچ کدام از این اعتقادات و ایدهها درست نیست و معنی ندارد. اگر فقط یک خدا وجود دار چرا ما باید برای وجود تنها یک راه نجات شگفتزده شویم؟ این موضوعی هست که کثرتگراها و بیخداها کمبود فهم آن را دارند و به آن ادامه میدهند. آنها قرار نیست که توسط ایمانداران مجبور به فهم این موضوع شوند ولی حتما در حضور تخت قضاوت خداوند حی خواهند ایستاد.