
پس این قانون را مییابم که وقتی میخواهم نیکویی کنم، بدی نزد من است.
رومیان 7: 21
شیطان در نزدیکی کمین کرده است
“شیطان گولم زد یا مجبورم کرد که این کار را انجام بدهم!” شاید این معروفترین جملهای باشد که با استفاده از آن، گناه را شوخی میگیریم و بهانهای برای انجام دادنش میآوریم در صورتی که هرگز نباید از این توجیه استفاده کنیم. در واقع گناه به هیچ وجه موضوع خندهداری نیست بلکه سرسختترین و جدیترین دشمن انسان در زندگی او است. گناه، برای آنانی که به دنبالش هستند مرگ ابدی را به ارمغان میآورد (رومیان 6: 23) و میخواهد بر زندگی ما تسلط یابد. حتی با اینکه به وسیله روح خداوند تبدیل شدهایم ولی بُعد جسمانی ما هنوز از بین نرفته است و تا آخر عمرمان با ما خواهد ماند. هرچند که بُعد جسمانی یک ایماندار دیگر نمیتواند او را در بند خود نگه دارد، ولی اگر به دنبال تمایلات جسمانی برویم، طبیعت کهنه، برمیخیزد و تأثیر ویرانگرش را نمایان میسازد (غلاطیان 5: 16-26).
زمانی که پولس در رومیان 7: 14-25 میگوید “کسی که گناه را انجام میدهد من نیستم بلکه گناهی است که در من ساکن است”، به دنبال تراشیدن بهانهای برای گناهان یک ایماندار نیست. او به هیچ وجه نمیخواهد بگوید زمانی که ما عمل اشتباهی انجام میدهیم، توسط گناه تسخیر شدهایم و نمیتوانیم مسئولیت کارمان را به عهده بگیریم و به خاطرش پاسخگو باشیم. هدف پولس این است که هویت واقعیمان را در عیسای مسیح به ما یادآوری کند و حقیقتی را نشانمان دهد تا با شناخت بهتر خودمان، بتوانیم قدم بعدی را در پروسه قدوسیت برداریم. عیسای مسیح کسی است که گناه را مغلوب کرد و قدرت آن را در هم شکست و ما به عنوان ایمانداران به او، کشمکشی درونی را میان ماهیت کنونیمان در مسیح و بقایای ماهیتی که از آدم به ارث برده بودیم، تجربه میکنیم. ما از نسل آدم هستیم و با ذاتی گناهآلود، به نااطاعتی و گناه تمایل داریم (رومیان 5: 12-21) و به همین خاطر گناه کردن میتواند به ما احساس راحتی بدهد یا حداقل تصور کنیم که با زندگی کردن بر اساس طبیعت کهنه میتوانیم احساس بهتری داشته باشیم. طبیعت کهنه ما مانند کفشی است که مدتها از آن استفاده کردهایم و فرم پاهای ما را به خود گرفته است و با آن احساس راحتی میکنیم. ما به عنوان مخلوقاتی که از جلال خداوند قاصر شدهایم، با گناه بیشتر از هر چیز دیگری اجین و آشنا هستیم و برایمان سادهتر است که بر همان اساس زندگی کنیم.
حال با اینکه تصوّر میکنیم با بر تن کردن رخت و لباس آدم احساس بهتری خواهیم داشت، کشمکشی درونی را تجربه میکنیم. از آنجایی که ما در تولد تازه خود، مسیح را دربرکردهایم، لباس آدم (یا همان گناهانمان) دیگر مثل گذشته برایمان مناسب نیست و اذیتمان میکند. هرگاه شخصی که از نو متولد شده باشد تلاش کند که مسیح و طبیعت کهنه را با هم بر تن کند، احساس ناخوشایند ملزم شدن و محکومیت را تجربه میکند. همانطور که در رومیان 7: 21 میبینیم، گناه همیشه نزدیک و در دسترس است و حتی ترغیبمان میکند که دوباره آن را بر تن کنیم ولی هویت اصلی ما دیگر با گناه شناخته نمیشود چون ما «در مسیح» هستیم. به یاد آوردن هویت اصلیمان در مسیح، به ما کمک میکند تا درک کنیم که انسانیت کهنه ما دیگر برایمان مناسب نیست بلکه باید در مقابلش ایستادگی کنیم. ما در مسیح، گناهکارانِ بخشیده شدهای هستیم که دیگر محکومیتی برایشان وجود ندارد. ما با درک بهتر شخصیتمان در مسیح، میتوانیم در مقابل گناه ایستادگی کنیم و در قدوسیت بالغ شویم.
دکتر آر. سی. اسپرول در تفسیر خود از رومیان مینویسد: “[پولس] خود را از آنانی میداند که خواست انجام نیکویی را دارند نه آنانی که به دنبال شرارت هستند”. عشق به خداوند و خشنود کردن او، توسط روحالقدس در درون ما قرار داده شده است و هویت ما را در عیسای مسیح نمایان میسازد. زمانی که یک مسیحی گناه میکند، در واقع خارج از هویت تازهاش عمل میکند چون خدا او را تبدیل کرده است. هرگاه که وسوسهای به سراغمان میآید به این فکر کنیم که ما مسیح را در بر کردهایم و نمیتوانیم آدم یا همان انسانیت کهنه را بر تن کنیم.
دعا: پدر آسمانی! از تو سپاسگزارم که میل به نیکویی را در درونم قرار دادی. همچنین متشکرم که روح مقدست را برای یاری و تسلی در درونم ساکن ساختی. لطفا کمکم کن تا امروز و در این لحظه، طبق هویت جدیدم در عیسای مسیح تصمیم بگیرم و حرکت کنم. به نام یگانه فرزندت عیسای مسیح، آمین.
برای مطالعه بیشتر به آیات زیر نگاه کنید:
اشعیا 12: 2/ رومیان 13: 14/ غلاطیان 2: 20/ کلوسیان 2: 6-7
اقتباسی از لیونر مینیستری ((Ligonier ministry