
عیسی در جواب او گفت: «آمین آمین به تو میگویم اگر کسی از سر نو مولود نشود، ملکوت خدا را نمیتواند دید. انجیل یوحنا ۳: ۳
فصل سه انجیل یوحنا در مورد یک ملاقات مخفیانه که بین شخصی به نام نیقودیموس و عیسای مسیح صورت پذیرفت توضیح میدهد. نیقودیموس یکی از معلمان اسرائیل بود و عیسای مسیح در این ملاقات نکاتی بسیار مهم را به او یادآوری میکند. مسیح با این کار به نیقودیموس میفهماند که با کجفهمی و برداشتهای اشتباه از کلام خداوند، کاملا در مسیری نادرست قرار گرفته است. عیسی در مکالمه خود با نیقودیموس تأکید میکند که آنچه معلمان یهود برای قوم پررنگ ساختهاند و بر آن اصرار میورزند، کاملا اشتباه است! موضوعاتی همچون این که نجات از طریق انجام اعمال شریعت حاصل میگردد.
قوم اسرائیل بر این عقیده بود که با به انجام رساندن شریعت میتواند وارد ملکوت خداوند شود و حیات ابدی را به دست آورد اما عیسای مسیح به مخاطبان خود میگوید که عمل کردن به احکام شریعت و انجام اعمال نیک نمیتواند شخص را نجات دهد. مسیح میگوید تنها راه نجات و دریافت حیات ابدی این است که شخص از نو متولد شود. از نو متولد شدن یا همان تولد تازه یکی از اصلیترین مباحث کتاب مقدس است که در عهد جدید بسیار واضحتر به چشم میخورد.
بر اساس کلام خداوند هر انسانی میتواند تولد تازه را دریافت کند اما شرطی برای آن وجود دارد. شرط دریافت تولد تازه این است که شخص به مسیح ایمان آورد و به خداوندی او باور داشته باشد. شخص باید ایمان داشته باشد که خداوند، خود به صورت انسان بر زمین آمده است و با مرگش بر روی صلیب هزینه گناهان او را پرداخت کرده است. باور و اعتقاد قلبی به این موضوعات میتواند فرد را از نو متولد کند و حیات ابدی را به او ببخشد. حتی اگر همه انسانها به مسیح ایمان آورند میتوانند حیات ابدی را دریافت کنند اما کلام خداوند میگوید که همه ایمان نخواهند آورد.
اغلب ایمانداران هنگامی که به اطرافیان خود مینگرند به خاطر بیایمانی آنها افسوس میخورند. شاید ما نیز همچون بسیاری دیگر، حداقل یک بار به این فکر کرده باشیم که چرا اطرافیان ما با توجه به اینکه اعمال نیکو انجام میدهند و انسانهای خوبی به نظر میآید، اما از نجات ابدی برخوردار نیستند و صد البته این اندیشه نشأت گرفته از علاقه ما نسبت به آنها است. اما آنچه باید مورد توجه قرار داد این است که علاقه و محبت ما به دیگران هیچگاه نمیتواند عمیقتر و بیشتر از محبت خداوند نسبت به انسانها باشد. خداوند صدها برابر بیشتر از ما، انسانها را دوست دارد. همین عشق خداوند به انسان بود که باعث شد خود را در راه انسان و برای نجات او قربانی کند. او محبت بیکران خود را از این طریق به همه نشان داده است و این انسان است که باید چنین خدایی را باور کند و به او ایمان آورد تا از نو متولد گردد.
همه انسانها میتوانند اعمال نیکو انجام دهند اما هیچ کدام از این اعمال نمیتواند آنها را به درجه عدالت برساند. عدالت و عادل شدن به وسیله اعمال با توجه به معیارهای خداوند برای انسان کاملاً غیر قابل دسترس است. دریافت کردن عدالت خداوند سبب میشود که شخص از درون به نور معرفت مسیح دست یابد. این امر تنها از طریق ایمان به عیسای مسیح حاصل میشود. در نقطه مقابل، اعمال نیکوی یک شخص بیایمان تنها میتواند باعث ایجاد روشنایی ظاهری در او شود در حالی که از درون در تاریکی گناهِ نپذیرفتنِ خدای حقیقی به سر میبرد.
عیسای مسیح به ظاهر انسان نمینگرد بلکه به دنبال این است تا شخصی را که به خداوندی او ایمان دارد، از درون تغییر دهد. تغییری که نور عیسای مسیح در درون انسان به وجود میآورد همچون چشمهای خواهد بود که به بیرون جاری میشود. نتیجه ایجاد چنین تغییری این است که روشنایی خداوند از درون شخص به بیرون تراوش میکند. چنین شخصی نه تنها از درون عادل شده است بلکه عدالت او نیز از طریق اعمالش به دیگران نمایان میشود و خداوند از او خشنود خواهد بود. این عدالت که منجر به انجام اعمال نیکو میشود یکی از از پیامدهای از نو متولد شدن است. خداوند عادل مطلق است و هر که به واسطه ایمان به مسیح از نو متولد شده باشد عادل شمرده شده است و میتواند عدالت را بر اساس معیارهای خداوند به جا آورد.