razgahanفصل روزه(لنت)

هفته ششم از فصل روزه

فصل روزه (لنت)- روز سی و سوم

روز سی و سوم: یکشنبه هفته ششم

پس جمعی کثیر از یهود چون دانستند که عیسی در آنجا است آمدند، نه برای عیسی و بس بلکه تا ایلعازر را نیز که از مردگانش برخیزانیده بود ببینند. آنگاه روسای کهنه شورا کردند که ایلعازر را نیز بکشند. زیرا که بسیاری از یهود به سبب او می‌رفتند و به عیسی ایمان می‌آوردند.  یوحنا 12: 9-11

این اتفاق پس از برخیزانیده شدن ایلعازر از مردگان توسط عیسی مسیح به وقوع می‌پیوندد. ایلعازر برادر مریم و مارتا بود و عیسی دوست خانوادگی این خانواده محسوب می‌شد. خبر این که عیسی شخصی واقعاً مرده را زنده ساخت، در همه جا پخش می‌شود. این شخص به مدت چهار روز در قبر مانده بود و پس از آن عیسی او را از مردگان برخیزانید (یوحنا 11: 17). به احتمال بسیار زیاد تعداد افرادِ گروهی که در آیه 9 به آن اشاره شده است بسیار بیشتر از گروهی است که در زمان رستاخیز ایلعازر از مردگان در آنجا حضور داشتند.

در فصل 11 رؤسای کهنه می‌گویند “اگر اجازه دهیم این شخص همینطور به کارهایش ادامه دهد، همه به او ایمان خواهند آورد و رومیان آمده، هم جایگاهمان و هم قوممان را از ما خواهند گرفت.” رؤسای کهنه بسیار ثروتمند بودند. آنها احترامی که دریافت می‌کردند را بسیار دوست داشته و به خاطر قومشان بسیار افتخار می‌کردند. آنان به جای اینکه به دنبال خدا باشند، به دنبال جلب توجه مردم، کسب قدرت و تسلط یافتن بر قومشان بودند و عیسی برای موقعیتی که داشتند تهدیدی جدی محسوب می‌شد و اگر معروف‌تر می‌شد این روش زندگیشان کاملاً از بین می‌رفت. آنان به مشهور شدن عیسی حسادت می‌کردند. همچنین موقعیت شخصی خودشان از جلال دادن خداوند برایشان مهمتر بود.

روی هم رفته رؤسای کهنه با مشکل غرور و حسادت به عیسی دست و پنجه نرم می‌کردند. خیلی وقتها مردم می‌گویند غرور و حسادت چیزهای خیلی بدی نیستند و توسط کسی هم دیده نمی‌شود بلکه تنها در درون خود شخص قرار دارند ولی این کاملاً غلط است. گناهان پنهان ما گاهی می‌توانند مشکلی بسیار بزرگتر از گناهان قابل رویت ما باشند. گناه پنهان رؤسای کهنه، آنان را به سمت قتل سوق داد. بسیاری از مواقع حسادت و غرور در کلیسا مشکلاتی بسیار بزرگ به وجود می‌آورد. شاید این مشکلات موجب مرگ فیزیکی نشوند ولی می‌توانند باعث جدایی‌هایی عمیق در کلیسا و ایجاد فساد در جانمان شده و ما را از خداوند دور کنند. پس باید چنین گناهانی را اعتراف کرده و پیش از آن که باعث تخریب کلیسای خداوند شویم که مسیح دوستش دارد و جانش را برایش داد، خودمان را از هر گونه غرور و حسادت رها کنیم.

متن‌های پیشنهادی برای مطالعه:

یوحنا 11: 45 تا 12: 21

پرسشها برای اندیشیدن:

گناهان پنهان من چطور بر روی دیگران تاثیر می‌گذارند؟

آیا به خاطر کارهایی که انجام دادم و یا موقعیتی که دارم افتخار می‌کنم؟ آیا هم‌ اکنون به کسی حسادت می‌کنم؟

دعا:

خداوندا! لطفاً به خاطر اینکه بسیاری از مواقع چشمانمان قادر به دیدن گناهانمان نیست، ما را ببخش. لطفاً با فیض خودت قلبمان را برایمان آشکار کن و یاریمان ده تا از هرآنچه ما را از مسیح دور می‌کند رها شویم. آمین!


فصل روزه (لنت)- روز سی و چهارم

روز سی و چهارم: دوشنبه هفته ششم

عیسی در جواب ایشان گفت: «ساعتی رسیده است که پسر انسان جلال یابد. آمین آمین به شما می‌گویم اگر دانه گندم که در زمین می‌افتد نمیرد، تنها ماند لیکن اگر بمیرد ثمر بسیار آورد. کسی که جان خود را دوست دارد، آن را هلاک کند؛ و هر که در این جهان جان خود را دشمن دارد، تا حیات جاودانی آن را نگاه خواهد داشت.  یوحنا 12: 23-25

یک هفته پیش از مرگ عیسی، اشخاصی یونانی برای ملاقات او نزدش آمدند. آنها احتمالاً می‌خواستند اطلاعات دقیق‌تری را درباره‌ی عیسی کسب کنند و او را بهتر بشناسند (آیه 20). ساختار مذهبی حاکم در دوران عیسی به صورت فعال تلاش در از بین بردن او داشت. آنان عیسی را رد کرده و گروهی بسیار از یهودیان نیز به او ایمان نیاورده بودند و به جای آنان، امتها بودند که می‌توانستند نزیک‌تر آیند. عیسی پاسخ می‌دهد که اکنون زمان آن فرا رسیده است که جلال یابد. جلال او باعث خواهد شد همه مردم از تمامی امتها و نژادها بتوانند وارد رابطه با خداوند شوند. او در اینجا راجع به مرگش صحبت می‌کند؛ مرگی همانند دفن شدن دانه‌ی گندم که ثمرات بسیاری را در پی خواهد داشت. او در مرگش جلال خواهد یافت؛ او با مرگش به دنیا نشان می‌دهد که چقدر بی‌گناه بوده و آنان را دوست دارد. او مهربانی و صبرش را به نمایش می‌گذارد، تحمل رنج و پایداریش را نمایان می‌کند. این جلال یافتن قلب بسیاری را مجذوب او ساخته و مرگش ثمرات بسیاری را به همراه خواهد داشت.

عیسی اینطور ادامه می‌دهد که اگر شخصی زندگی حال حاضر خود را دوست داشته باشد، آن را از دست خواهد داد. اینها، افرادی هستند که از متعلقات این دنیا و موقعیتشان در آن لذت برده و شاد می‌شوند. مانند کاهن اعظم که در شرایط کنونیِ خود از قدرت، تسلط و جایگاه برخوردار بوده و نمی‌خواهد فروتن شده و از آنها بگذرد تا بهترین چیز که همان حیات موجود در مسیح است را به دست آورد. زندگی کنونی ما بر روی زمین در مسیح، احتمالاً ما را به سمت قدرت، تسلط و جایگاهی خاص هدایت نمی‌کند بلکه برعکس ممکن است مصیبت و رنج را نیز برایمان به همراه داشته باشد. آنانی که این زندگی را دوست داشته باشند قادر نخواهند بود شادی، زیبایی و آرامشی که در یک زندگی تقدیم شده به مسیح وجود دارد را ببینند. آن زندگی که بر اساس پیروی از مسیح بنا شده است حتی اگر همراه با جفا باشد.

در مقابل، آنانی که زندگی جاودانیِ وعده داده شده با خداوند را دوست دارند و مشتاق پرستیدن او و لذت بردن ابدی با او هستند، به نظر می‌رسد که از این دنیا متنفر هستند. منظور عیسی این نیست که اگر به دنبال او حرکت کنید، از هیچ چیزی در این دنیا لذت نخواهید برد بلکه می‌گوید اگر مسیح و چیزهایی که در انتظارتان است را دوست داشته باشید، اینطور به نظر خواهد رسید که از این دنیا بدتان می‌آید. هرچه بیشتر در ایمانمان رشد کنیم، چیزهای دنیوی جذابیت کمتری برایمان داشته و دنیا بیشتر متعجب می‌شود که چرا ما نسبت به اتفاقات اطرافمان بی‌علاقه بوده و به جای آن بیشتر دوست داریم دیگران را خدمت کرده و از آنان مراقبت کنیم. این موضوع بیشتر در زمانهای بحران و سختی خود را نمایان می‌کند چراکه در آن زمانها سخت نگرفته و آسوده‌ایم چون گنجینه‌ی ما در آسمان قرار دارد.

متن‌های پیشنهادی برای مطالعه:

یوحنا 12: 20-36

پرسشها برای اندیشیدن:

آیا زندگیم در این دنیا را دوست دارم یا آن زندگی بهتری را که عیسی به من خواهد داد؟

رفتارها و اعمال من چه چیزی را به عنوان دلبستگیم نشان می‌دهند؟ (زمانم را بیشتر صرف چه چیزی می‌کنم؟ بیشتر درباره‌ی چه چیزی فکر می‌کنم؟)

دعا:

پدر آسمانی! برای یگانه فرزندت عیسی مسیح، قربانی شدنش و نمونه‌ای که برایمان بر جا گذاشت متشکریم. کمکمان کن از زندگی خودمان به خاطر دیگران بگذریم تا آنان بتوانند وارد رابطه‌ی ابدی با پدر، پسر و روح‌القدس شوند. کمکمان کن تا تو را بیشتر از هرچیزی دوست داشته و کامل‌تر ببینیم. آمین!


فصل روزه (لنت)- روز سی و پنجم

روز سی و پنجم: سه شنبه هفته ششم

و چون نزدیک شده، شهر را نظاره کرد بر آن گریان گشته، گفت: «اگر تو نیز می‌دانستی هم در این زمان خود، آنچه باعث سلامتی تو می‌شد، لاکن الحال از چشمان تو پنهان گشته است. زیرا ایامی بر تو می‌آید که دشمنانت گرد تو سنگرها سازند و تو را احاطه کرده، از هر جانب محاصره خواهند نمود. و تو را و فرزندانت را در اندرون تو بر خاک خواهند افکند و در تو سنگی بر سنگی نخواهند گذاشت زیرا که ایام تفقد خود را ندانستی.»  لوقا 19: 41-44

عیسی در حال ورود مظفرانه به اورشلیم در یکشنبه‌ی نخل، این صحبت‌ها را بیان می‌کند. جمعیت او را تشویق کرده و ستایش می‌کنند ولی عیسی می‌گرید. او احتمالاً از فاصله‌ای دور به شهر نگاه می‌کرده و تمامی آن یکجا در نظرش بوده است. این یکی از دو جایی است که گریستن عیسی در آن مشاهده می‌شود. یک بار برای دوستش ایلعازر که مرده بود (یوحنا 11: 35) و اکنون نیز برای اورشلیم و ساکنان آن. احتمال این وجود دارد که او در موقعیت‌های دیگری نیز گریسته باشد ولی گزارشی از آنها وجود ندارد. به راحتی می‌توان فهمید که چرا عیسی برای دوستش می‌گرید؛ به هر حال او مرده بود. بر اساس کتاب مقدس مرگ، پیامد گناهان ما است (پیدایش 2: 17و 3: 19/ رومیان 6: 23). گناهِ اورشلیم بی‌ایمانی و سخت دلی بود که نمی‌گذاشت نجات فراهم شده توسط خداوند را ببیند. با اینکه مرگ پیامد گناه است ولی خداوند دوست ندارد هیچ انسانی بمیرد (دوم پطرس 3: 9). خداوند نمی‌خواست اورشلیم ویران شود و مردمش بمیرند ولی این چیزی است که او در اینجا نبوت می‌کند.

صلح و آرامش تنها در عیسی مسیح یافت می‌شود. مردم اورشلیم فریاد هوشیعانا سر می‌دادند که به معنای “نجات بده!” است (متی 21: 9/ مرقس 11: 9). عیسی می‌خواست آنان را نجات بخشد ولی آنها نمی‌فهمیدند. آنها انتظار رهایی از امپراطوری روم را داشتند که به آنها ظلم می‌کرد. یهودیان پس از مرگ و قیام عیسی نیز کماکان با امپراطوری روم درگیر بودند. سالها درگیری و تنش زمانی به اوج خود رسید که یک فرمانده رومی به نام فلوروس در 66 میلادی پول تقدیم شده به معبد اورشلیم را برداشت و صرف مخارج دولتی کرد. یهودی‌ها نیز دست به شورش اعتراضی زدند و او برای مقابله با آنان سربازان رومی را به شهر فرستاد تا با مردم برخورد کرده و معترضین را مصلوب سازند. در مقابل یهودیان نیز به آنان حمله کرده و نیروهای رومی را در اورشلیم به خاک و خون کشیدند. سپس روم سی هزار سرباز را به اورشلیم فرستاد ولی به دلایل نامعلومی رومی‌ها نتوانستند اورشلیم را فتح کنند و عقب نشینی کرده و حدود پنج هزار نفر نیز تلفات دادند. این درگیری تا زمانیکه یک امپراطور رومی به نام وسپاسیان به همراه پسرش تیطس و لشکری شصت هزار نفره اورشلیم را در سال 70 میلادی با خاک یکسان کرد به طول انجامید. یهودیان به دنبال شخصی بودند که آنان را از این همه جور و ستم رهایی بخشد. عیسی می‌خواست آنان را از دست ستمگر اصلیشان نجات دهد ولی آن ستمگر امپراطوری روم نبود بلکه شیطان بود. اگر آنان عیسی را به عنوان خداوند و پادشاهشان قبول کرده بودند، به خاطر پول برداشته شده از معبد ناراحت نمی‌شدند. در این صورت عکس العمل متفاوتی به دشمنشان نشان می‌داند و مانند پادشاهشان با بردباری، رفتارهای امپراطوری روم را متحمل می‌شدند. در این صورت آنان نیز می‌توانستند مانند کلیسا که با محبت و آرامش بر این امپراطوری پیروز شد، پیروزی را تجربه کنند. شاید برخی از شما کنستانتین را بشناسید ولی حقیقت این است که اکثر جمعیت امپراطوری روم سالها پیش از کنستانتین مسیحی شده بودند و کنستانتین فقط مسیحیت را به عنوان دین قابل قبول امپراطوری روم اعلام نمود.

عیسی با گفتن اینکه “مردم متوجه زمانی که خداوند برای ملاقاتشان آمد نشدند”، این نبوت را به اتمام می‌رساند. عیسی خدا است؛ او داشت با مردمی ملاقات می‌کرد که به عنوان کانالی برای نجات دنیا انتخابشان کرده بود ولی آنها او را نشناختند. او آمد تا ابتدا فرصت توبه را به یهودیان و سپس به دنیا عطا کند تا از طریق این توبه مردم نجات را دریافت کنند. عیسی وعده داد که دوباره با آنان ملاقات خواهد داشت ولی این ملاقات برای قضاوت خواهد بود. او مقدسین را جمع خواهد کرد (هر کسی که پیرو مسیح است مقدس است، هرکسی که برای مسیح کنار گذاشته شده است) و بقیه زیر قضاوت عادلانه‌ی خداوند مجازات خواهند شد. یهودیان به دلیل ایمان نیاوردن به مسیح در سال 70 میلادی قضاوت شدند ولی مردم در انتهای زمان به نحوی باورنکردنی که قبلاً دیده نشده است قضاوت خواهند شد و این دلیل جاری شدن اشکهای عیسی است! او به خاطر دلسوزیش برای مردم گریست. خواست خداوند این نیست که مردم هلاک شوند بلکه او می‌خواهد همه توبه کنند و به خانواده‌ی خداوند ملحق شوند. قلبهای ما نیز باید برای نجات خانواده، دوستان و قوممان با اشک و آه به خداوند التماس کند. امپراطوری پارس در گذشته کلیسایی با حداقل 80 اسقف داشت. آنان شورای کلیسایی، صومعه و راهب داشتند. کلیسای ایران افرادی را برای رساندن خبر خوش انجیل به چین و نقاط دورِ دیگری فرستاده بود و از همه مهمتر کلام خدا را داشته و ایمانی قوی داشتند. بیاید با هم در پی رحمت خداوند برای قوممان بوده و برای محصولی فراوان و سخاوتمندانه در کشورمان به او التماس کنیم.

متن‌های پیشنهادی برای مطالعه:

دوم پطرس 3: 1-13

پرسشها برای اندیشیدن:

رحمت خداوند را چطور در زندگی خودم دیده‌ام؟

چطور می‌توانم به دیگران رحمت و محبت بیشتری نشان دهم؟

دعا:

ای خداوندم عیسی! قلب تو برای ما بسیار حساس و پر از محبت بوده و اهمیتی که برای گناهکارانی چون ما قائل هستی فراتر از درک ما است. ای خداوند لطفاً به ما رحم کن! خیلی وقتها نیاز همسایه‌هایمان را فراموش می‌کنیم، مخصوصاً نیاز عمده و اساسی آنان به نجات را! لطفاً قلب ما را با محبت خودت نسبت به امت‌ها و علاقه‌ای که برای نجات قوم‌ها داری پر کن تا بتوانیم با دلیری و جسارت نجات تو را به دیگران اعلام کنیم. لطفاً به ما نشان بده که چطور در مسیر اراده‌ی تو حرکت کنیم تا دیگران بتوانند تو را بشناسند، تا آنان نیز بتوانند از اسارت شیطان رها شده و در تو حیات تازه بیابند. برای جلال تو، آمین!


فصل روزه (لنت)- روز سی و ششم

روز سی و ششم: چهارشنبه هفته ششم

زیرا که هرآینه به شما می‌گویم هر که بدین کوه گوید منتقل شده، به دریا افکنده شو و در دل خود شک نداشته باشد بلکه یقین دارد که آنچه گوید می‌شود، هرآینه هر آنچه گوید بدو عطا شود. بنابراین به شما می‌گویم آنچه در عبادت سوال می‌کنید، یقین بدانید که آن را یافته‌اید و به شما عطا خواهد شد. و وقتی که به دعا بایستید، هر گاه کسی به شما خطا کرده باشد، او را ببخشید تا آنکه پدر شما نیز که در آسمان است، خطایای شما را معاف دارد.  مرقس 11: 23-25

این متن در ادامه‌ی گزارشی قرار دارد که پیش‌تر شروع شده است. عیسی پس از گذراندن شب در بیت‌عنیا، در روز دوشنبه فردای یکشنبه نخل دوباره به سمت اورشلیم حرکت می‌کند. همانطور که به اورشلیم نزدیک می‌شوند، گرسنه شده، به درخت انجیری نگاه می‌کند و رفته تا از آن چیزی برای خوردن بچیند ولی انجیری بر درخت وجود ندارد و عیسی درخت را لعنت می‌کند. سپس وارد معبد شده و آنجا را از فروشندگان خالی می‌کند تا پرستندگان بتوانند بیایند و به دعا و پرستششان بپردازند. شاگردان در روز بعد در مسیرشان به سمت اورشلیم می‌بینند که درخت خشک شده است. لعنت شدن درخت یک مثل آموزشی برای شاگردان است نه چیزی که ما آن را بر روی چیزی و یا کسی تمرین کنیم. ما نباید دیگران را لعنت کنیم بلکه باید آنان را ببخشیم مخصوصاً دشمنانمان را (آیه 25/ متی 5: 43-48 / 6: 12 و 14). درخت انجیر می‌تواند به عنوان نمادی از قضاوت خداوند بر ساز و کار مذهبی یهود و اورشلیم دیده شود. همچنین این مثل برای فهم چیزی که عیسی در آیه‌های 23 و 24 می‌گوید بسیار مهم است.

موضوع اصلی در بطن این متن این است که وقتی ایمانداران در اتحاد با یکدیگر و با خداوند دعا کنند، خدا پاسخشان را خواهد داد. به آیات 24 و 25 دقت کنید که از ضمایر جمع استفاده می‌کند. عبارت استفاده شده در زبان یونانی برای اینجا، برای احترام نیست بلکه به گروه اشاره می‌کند. منظور عیسی این است که مردم باید در اتحاد برای به انجام رسیدن اراده‌ی خدا دعا کنند.

چرا عیسی به یک کوه اشاره می‌کند؟ چرا در اینجا راجع به درخت انجیر صحبت نمی‌کند؟ آنان زمانیکه به اورشلیم نزدیک می‌شدند، شهر را از دور نظاره می‌کردند. چیزی که در نظرشان می‌آید معبدی است که بر روی تپه بنا شده و همچنین کوهی که هیرودیس ساخته بود تا قلعه‌اش را بر آن بنا کند. او یکی از کوه‌های اطراف را هموار ساخته بود تا آن را منتقل ساخته و قلعه‌ای بنا کند تا در صورت وقوع جنگ یا شورش در اورشلیم، سربازان رومی بتوانند در آن پناه بگیرند. در واقع عیسی می‌گوید زمانیکه دعا می‌کنیم می‌توانیم حکومت‌ها را برای جلال خداوند حرکت دهیم. این موضوع هم ساز و کار مذهبی و هم ساختار سیاسی کشورمان را در بر می‌گیرد. عیسی ما را تشویق می‌کند که برای آن دعا کنیم و ایمان داشته باشیم که به انجام خواهد رسید. برچیده شدن حکومت‌ها چیزی است که تنها خدا قادر به انجام دادنش است. شاید هیرودیس توانسته بود با صرف زمان زیاد و استفاده از کارگران بسیار، کوهی را جا به جا کند ولی خداوند می‌تواند آن را به یکباره برداشته و به دریا بیندازد. ما دعوت شده‌ایم که با ایمان از خداوند درخواست کنیم تا موانعی که برای اعلام انجیل و بنای کلیسا در سرزمینمان وجود دارد را بردارد و مطمئناً او این کار را خواهد کرد. او آنها را برداشته و به دریا خواهد افکند و یا مثل درخت انجیر خشک خواهد نمود. ما باید وفادار باشیم و در اتحاد دعا کرده و نظاره کنیم.

ما در P.B.I به همراه دیگر دوستانمان سه شنبه هر هفته برای قوممان دعا کرده و روزه می‌گیریم. ما هم‌اکنون نمی‌توانیم در کنار هم باشیم ولی می‌توانیم در یک روز و برای یک موضوع خاص متحد شده و دعا کنیم. همانطور که قبلاً گفتیم روزه‌ی مسیحی مانند روزه‌ی دیگر اعتقادات نیست. ما می‌‌توانیم در خانواده یا جمع دوستانمان تصمیم بگیریم که برای چه چیزی و چگونه روزه بگیریم. برخی تصمیم می‌گیرند که از صبح تا شب چیزی نخورند یا برخی دیگر تمامی رسانه‌ها یا دیگر تفریحات را کنار گذاشته و زمانشان را به دعا برای قومشان اختصاص می‌دهند. مهم نیست که از چه چیزی روزه می‌گیریم، مهم این است که جسورانه و با دلیری برای به انجام رسیدن اراده خداوند دعا کنیم و زمان بیشتری را در طول روز برای این کار اختصاص دهیم. اگر به اطلاعات بیشتری پیرامون موضوع روزه نیاز دارید می‌توانید مقاله مربوط به روزه لنت را مطالعه کنید و یا سوالاتتان را از طریق پست الکترونیکی با ما در میان بگذارید. ما تلاش می‌کنیم تا در اولین زمان ممکن به آنها پاسخ دهیم.

متن‌های پیشنهادی برای مطالعه:

مرقس 11: 12-25

پرسشها برای اندیشیدن:

چه چیزی مانع دعا کردن من برای قومم است؟

چطور می‌توانم در این مدت که همه قرنطینه شده‌اند و نمی‌توانند با یکدیگر ملاقات کنند، با جمع کلیسا دعا کنم؟

دعا:

ای خدای قادر! کلامت می‌گوید روزی ایلام توسط تو قضاوت خواهد شد و همچنین روزی تخت پادشاهیت را در آنجا برپا کرده و پادشاهی‌های دیگر را نابود خواهی ساخت (ارمیا 49: 38). ای خداوند، از تو خواهش می‌کنیم ساختارهای مذهبی و سیاسی را برداشته و به دریا بیفکنی. خدایا، حکومت عادلانه تو را برای سرزمینمان درخواست می‌کنیم. از تو خواهش می‌کنیم که پادشاه سرزمین ما باشی و اجازه دهی کلامت در آنجا حرکت کرده و ثمرات فراوانی را به بار بیاورد. ما ضعیفیم و نمی‌توانیم کوهی بزرگ را تکان دهیم ولی به تو اعتماد داشته و می‌دانیم در همان زمانی که دعا می‌کنیم پاسخ دعاهای ما را می‌دهی. از تو سپاسگزاریم ای خداوند!


فصل روزه (لنت)- روز سی و هفتم

روز سی و هفتم: پنجشنبه هفته ششم

«و نه برای اینها فقط سوال می‌کنم، بلکه برای آنها نیز که به وسیله کلام ایشان به من ایمان خواهند آورد. تا همه یک گردند چنانکه تو ای پدر، در من هستی و من در تو، تا ایشان نیز در ما یک باشند تا جهان ایمان آرد که تو مرا فرستادی.  یوحنا 17: 20-21

عیسی در حال دعا کردن پس از شام آخر است. این طولانی‌ترین دعایی است که از او در کتاب مقدس ثبت شده است. همچنین می‌توان گفت آخرین دعا پیش از مصلوب شدنش بر روی زمین است. عیسی بر روی صلیب نیز دعا می‌کند ولی این انجیل نویس هیچ دعای دیگری را پیش از دستگیر شدن عیسی ثبت نکرده است. او با این کار می‌خواهد بر آخرین خواسته‌های عیسی برای شاگردانش تاکید کند. این دعا می‌‌تواند از لحاظ موضوعی به چند بخش مختلف تقسیم شود. عیسی اول برای خودش، بعد برای شاگردان عصر خود و سپس برای آنانی که بعداً او را پیروی خواهند کرد دعا می‌کند که ما نیز زیر مجموعه‌ی آخرین گروه هستیم. عیسی در این دعا بر اتحادی که در خداوند میان پدر و پسر دیده می‌شود و لزوم اتحاد ایمانداران تاکید می‌کند. در این بخش موضوعات بسیار دیگری نیز برای مطالعه و یادگیری وجود دارد ولی اتحاد در این بخش از اهمیت زیادی برخوردار است. او وقتی در آیات 20 و 21 برای ما دعا می‌کند دوباره به این موضوع اشاره می‌کند. او برای شاگردان عصر خودش که خداوند از دنیا جدا کرده و به او داده، دعا نموده است. دعای او برای آنان پیرامون موضوع اتحاد، محافظت و تقدیس شدنشان بود. او برای ما که به دلیل شنیدن کلام خداوند ایمان آورده‌ایم نیز پیرامون موضوع اتحاد و اینکه بتوانیم او را هم به صورت فیزیکی و هم روحانی ببینیم دعا می‌کند. ما در انتها او را به صورت فیزیکی خواهیم دید ولی همچنین می‌توانیم او را به صورت روحانی با تفکر کردن پیرامون حفاظت شدنمان، فراهم کردنش برایمان و محبتی که به ما دارد مشاهده کنیم.

شایسته است پیرامون موضوع اتحاد به عنوان یکی از مضامین اصلی این دعا عمیق‌تر فکر کنیم. عیسی می‌خواهد پیروانش آنقدر به او و پدر نزدیک باشند که آنها در خدا و خدا در آنها باشد. این به معنای عدم وجود هرگونه جدایی و شکاف میان ما به عنوان کلیسا و خداوند است. اینکه عیسی طالب برقراری چنین رابطه‌ی نزدیکی با ما است، عجیب به نظر می‌رسد. ما خلقت او بوده و عمیقاً گمراه شده‌ایم ولی خداوند، خدای محبت است و می‌خواهد قومش او را با تمام وجودشان بشناسند. او می‌خواهد خودش را به ما و به دنیا نمایان کرده و برای لذت و شادی ما خودش را جلال دهد. خداوند تمام آن چیز است که ما نیاز داریم و یا می‌خواهیم. ما در او کاملاً پذیرفته شده هستیم؛ او تمامی خطاهای ما را می‌داند ولی کماکان دوستمان دارد. او کسی است که برای تمام ابدیت، ما را مشغول خود ساخته و موقعیت‌های بی‌پایانی را برای شناساندن خود و متحیر ساختن ما فراهم خواهد ساخت. ما در او کاملاً خشنود خواهیم بود چراکه اتحادمان با او کامل شده و شادی و آرامش را همراه با هم خواهیم داشت.

ما اتحادی عمیق بین عیسی و پدر مشاهده می‌کنیم. آنان جدایی ناپذیر هستند به شکلی که حتی در زمان خدمات عیسی بر روی زمین نیز با هم بودند (یوحنا 11: 12). اگر ما همانند عیسی در پدر بمانیم، محال است که کاری را مخالف خواست خدا انجام دهیم. مشکل ما این نیست که خدا نمی‌خواهد نزدیک ما باشد، بلکه ما اغلب نمی‌خواهیم کاری که خداوند از ما می‌خواهد را انجام دهیم. چه کاری؟ ایمان داشتن به مسیح (یوحنا 6: 29). شاید برخی بگویند ایمان داشتن به عیسی که کاری ساده است ولی نتیجه‌ی ایمان ما باید اطاعت کردن از کلام او باشد. اگر به او ایمان داریم، مسیرهای او نیز باید در نظرمان بهتر از راه‌های هوشمندانه‌ و علایقمان باشد و در نتیجه باید کاری را انجام دهیم که عیسی می‌گوید. اگر در مسیح بمانیم، با دیگر پیروان او نیز در اتحاد خواهیم بود. دقت کنید تاکید در اینجا یافتن نقطه‌ای مشترک با گروهی خاص یا دیگر ایمانداران نیست بلکه نقطه‌ی مشترک همین در مسیح بودن و چشم دوختن به مسیح و پیروی کردن او است. همانطور که در اتحاد با خداوند پیش می‌رویم، دیگران نیز که در اتحاد با او هستند با ما متحد می‌شوند. زمانی که این اتفاق می‌افتد، دنیا متوجه می‌شود خدا کیست و در نتیجه به عیسی ایمان آورده و عدّه‌ی بسیاری نجات خواهند یافت.

متن‌های پیشنهادی برای مطالعه:

یوحنا 17: 1-26

پرسشها برای اندیشیدن:

بودن در مسیح چه مزایای دیگری دارد؟

چه کارهایی را برای نگاه داشتن نگاه و تمرکزم بر مسیح انجام داده‌ام؟

دعا:

ای پدر دوست داشتنی! لطفاً ما را ببخش که دائماً درگیر افکار و مسائل دنیوی می‌شویم. کمکمان کن همانند عیسی در تو بمانیم. لطفاً اشتیاقی عمیق برای اطاعت کردن اراده خودت به جای انجام دادن خواست خودمان به ما عطا کن. به ما یادآوری کن که چقدر دوستمان داری و مشتاق رابطه با ما هستی. کمکمان کن تا به دنبال صمیمیت بیشتر با تو باشیم تا دنیا بتواند تو را از طریق ما به عنوان کلیسایت بهتر ببیند. در نام عیسی مسیح، آمین!


فصل روزه (لنت)- روز سی و هشتم

روز سی و هشتم: جمعه هفته ششم

پس چون بدیشان گفت: «من هستم» برگشته، به زمین افتادند.  یوحنا 18: 6

عیسی در تمام مراحل دستگیر شدن و مصلوب شدنش تسلط کامل داشت. در شب جمعه‌ی صلیب، وقتی دعای خود را به پایان رساندند به کوه زیتون رفتند. عیسی در آن زمان چهره‌ای شناخته شده بود؛ همه درباره‌ی او صحبت می‌کردند و بسیاری می‌دانستند او چه کسی است ولی گویی کاهن اعظم و فریسیان نیاز به راهنمایی داشتند. عیسی برجسته‌ترین چهره‌ی مذهبی آن زمان محسوب می‌شد ولی آنان هرگز او را ندیده بودند. همین موضوع غرور فراوان کاهنین و فریسیان را نمایان ساخته و شخصیت عیسی را بهتر نشان می‌دهد. او به هیچ وجه در پی تایید رهبران مذهبی آن دوران نبود و هرگز خود را به آنان نمایان نساخت. او از سمت خداوند تایید شده بود و نیازی به تصدیق فقهای مذهبی نداشت. او به جای این کار، زمانش را با مردم عادی سپری می‌کرد؛ افرادی که در مزرعه کار می‌کردند یا گوسفندان را می‌چراندند و یا از بیماری رنج می‌بردند. برای او مهم بود که آنان بفهمند خداوند چه کسی است. آنانی که می‌خواستند خداوند را بشناسند ولی به خاطر سیستم موجود به راحتی قادر به انجام آن نبودند، برای او از اهمیت خاصی برخوردار بودند. عیسی کاری را انجام داد که خدا فکر می‌کرد برای دنیا بهتر است؛ ساختار مذهبی حاکم، مغایر با اراده‌ی خداوند برای او بود و به همین دلیل خودش را زیر اقتدار آنان قرار نداد.

زمانیکه سربازان و رهبران مذهبی به باغ رسیدند، دیر وقت بود. آنان مشعل، فانوس و سلاح همراه خود داشتند. شهر اورشلیم به خاطر عید فصح بسیار شلوغ بود و چون تعداد زیادی از افراد سطح متوسط جامعه عیسی را دوست داشتند، آنان می‌ترسیدند شورشی به وجود آید و یا عیسی بخواهد فرار کرده و جایی مخفی شود. ولی عیسی این کار را نمی‌کند بلکه در عوض با دانش نسبت به رسیدن آنها، به سراغشان رفته و می‌پرسد به دنبال چه کسی هستند. او کاملاً بر اوضاع مسلط است و می‌داند چه اتفاقی در حال رخ دادن است. در اکثر دستگیری‌ها، شرمساری و سرافکندگی وجود دارد ولی این برای عیسی صدق نمی‌کند بلکه او با دلیری خود را تسلیم کرده و می‌گوید “من هستم”.

“من هستم” یادآور روشی است که خداوند در تورات برای اشاره به خود استفاده می‌کند. زمانیکه خداوند در آن بوته مشتعل با موسی ملاقات کرد و موسی اسم خدا را پرسید، خدا گفت “من هستم” (خروج 3: 14). سربازان و رهبران مذهبی به عقب رفته و بر روی زمین می‌افتند. به زمین افتادن در مقابل خداوند عکس العمل مناسبی است که شخص می‌تواند در مقابل خدای مقدس انجام دهد ولی در اینجا مشخص است که این افراد گیج شده‌اند. آنان به عقب می‌روند! این بیشتر یک عکس العمل نظامی است! شاید تصور کردند که او می‌خواهد به آنها حمله کند. سپس به زمین می‌افتند و عملی را انجام می‌دهند که شخصی در مقابل خدای زنده انجام می‌دهد. اگر آنان کاملاً فهمیده بودند که عیسی چه کسی است، او را دستگیر نمی‌کردند بلکه همانطور روی زمین مانده و پرستشش می‌کردند. خداوند اجازه داد آنها سردرگم شوند! اگر اینطور نمی‌شد، او را دستگیر نمی‌کرده و مصلوب نمی‌ساختند و راهی برای گناهکارانی چون ما به وجود نمی‌آمد تا بتوانیم خدا را صمیمانه‌تر بشناسیم. در تمامی این اتفاقات عیسی کنترل اوضاع را در دست دارد؛ او انتخاب کرد که مصلوب شده و برای ما گناهکاران جانش را فدا کند. او در همین مسیر نشان داد که چه کسی است؛ او عظمت “من هستم” را به نمایش گذاشت. در دستگیری و مصلوب شدن عیسی می‌توان صفات خداوند را مشاهده نمود. این مهمترین آشکارسازی خداوند برای انسان در تاریخ بشر است. ما باید صرف زمان و صحبت کردن پیرامون مرگ و قیام عیسی مسیح را تبدیل به عادتی برای خودمان کنیم.

متن‌های پیشنهادی برای مطالعه:

یوحنا 18: 1-11

پرسشها برای اندیشیدن:

کدام صفات خداوند را می‌توان در دستگیری عیسی مشاهده نمود؟

آیا به دنبال تائید شدن از طرف مردم هستم یا از از طرف خداوند؟

دعا:

ای خداوندم عیسی! برای اینکه تصمیم گرفتی به روی صلیب بروی از تو سپاسگزارم. برای نمایان ساختن خدا و نشان دادن عشق، قدوسیت و فیضش به گناهکاران و مردم متوسط جامعه از تو متشکریم. لطفا چشمانمان را باز کن تا بتوانیم تو را کامل‌تر ببینیم. آمین!


فصل روزه (لنت)- روز سی و نهم

روز سی و نهم: شنبه هفته ششم

ای دختر صهیون بسیار وجد بنما و ای دختر اورشلیم آواز شادمانی بده! اینک پادشاه تو نزد تو می‌آید. او عادل و صاحب نجات و حلیم می‌باشد و بر الاغ و بر کرّه، بچّه الاغ سوار است. و من ارابه را از اَفْرایم و اسب را از اورشلیم منقطع خواهم ساخت و کمان جنگی شکسته خواهد شد و او با امّت‌ها به سلامتی تکلّم خواهد نمود و سلطنت او از دریا تا دریا و از نهر تا اقصای زمین خواهد بود. و امّا من اسیران تو را نیز به واسطه خون عهد تو از چاهی که در آن آب نیست رها کردم.  زکریا 9: 9-11

فردا تقریباً در تمام دنیا یکشنبه نخل را جشن می‌گیرند. این یکشنبه‌ای است که عیسی سوار بر الاغ وارد اورشلیم می‌شود و شاگردانش فریاد هوشیعانا سر داده و برگ‌های نخل و لباس‌هایشان را بر روی زمین پهن می‌کنند. عیسی اعلام می‌کند که این اتفاق برای به تحقق پیوستنِ نبوّت انبیا به انجام می‌رسد. یکی از این نبوّت‌ها در کتاب زکریا قرار دارد. این نبوّت جزئیات بیشتری را نسبت به نقل قولی که انجیل‌نویسان ثبت کرده‌اند در خود دارد و شایسته است تا نگاهی نزدیک‌تر به آن انداخته و ببینیم این نبی چه می‌گوید.

زکریا می‌گوید: شادی کن و آواز بلند سر بده که پادشاه می‌آید. این پادشاهی است که مدت‌ها در انتظارش بودیم و تمامی انبیا درباه‌اش صحبت کرده‌اند. پادشاهی که عادل است و سلطنت او از دریا تا دریا خواهد بود. این پادشاه همچنین نجات را به ارمغان آورده و فروتن خواهد بود. فروتنی او از حیوانی که برای سوار شدن استفاده می‌کند نمایان است. بیشتر انتظار می‌رود که یک پادشاه سوار بر اسب بیاید نه یک الاغ یا کرّه الاغ؛ این حیوان برای استفاده افراد فقیر است. می‌توان بر الاغ سوار شد ولی یک پادشاه توانایی این را دارد که برای خود اسب فراهم کرده و همچنین حیوانات دیگری را آماده کند تا به همراه دیگر افراد، ملزومات و وسائل پادشاه را حمل کنند. اسب‌ها حیواناتی بودند که در جنگ‌ها مورد استفاده قرار می‌گرفتند ولی این پادشاه، پادشاه جنگ نیست بلکه پادشاهی برای فراهم آوردن صلح است.

عیسی مشخصاً پادشاهی است که نجات می‌بخشد، او پادشاه عدالت و فروتنی است هرچند تمامی این نبوت‌ها را هنوز به انجام نرسانده است. در تمامی نبوت‌ها قسمت‌هایی وجود دارد که در زمان خودِ نبی و قسمت‌هایی که در زمان آمدن مسیح به انجام می‌رسد ولی قسمت‌هایی نیز وجود دارد که در زمان آمدن دوباره‌ی مسیح به تحقق خواهد پیوست. ما اکنون در انتظار روزی هستیم که دیگر جنگی وجود ندارد و سلطنت عیسی از دریا تا دریا برقرار شده و ما کاملاً آزاد هستیم.

برای قوم اسرائیل عهدی که با خون بسته شده باشد معنایی عمیق و چند وجهی دارد. اولین عهد خون که آنان در ذهن خود داشتند عهد ختنه بود که خدا با ابراهیم بست. این نشانه‌ای برای متعلق بودن قوم ابراهیم به خدا بود. عهد خون بعدی که احتمالاً به ذهنشان می‌آمد عهدی بود که در زمان موسی بسته شد. موسی شریعت را برای قوم خواند و آنان پذیرفتند که از آن تبعیت کنند و سپس خون عهد بر آنان پاشیده شد. این نمادی از این بود که اگر شریعت را اطاعت کنند تحت پوشش کفاره و پاکسازی خون قرار خواهند داشت (خروج 24: 5-8) و اگر اطاعت نکنند تحت لعنت بوده و خون نمادی از قضاوت برایشان خواهد بود. بعدتر زمانی که قوم اسرائیل خدا را پرستش می‌کرد، می‌بایست یک قربانی را برای گناهانشان گذرانده و کاهن مقداری از خون آن را در بعضی موارد به قربانگاه و در موارد دیگر به مردم بپاشد. عیسی این عهد خون را به بهترین شکل ممکن با مردم بست! دیگر نیازی به قربانی بیشتر برای نجات ما وجود ندارد و این نجات در او تمام شده است. قبلاً مردم مجبور بودند قربانی بگذرانند و همچنین نمی‌توانستند به خدا نزدیک شوند ولی اکنون ما راهی را در مقابلمان داریم که از طریق عیسی باز شده است. همچنین می‌توانیم اطمینان داشته باشیم که بقیه‌ی این نبوّت نیز به انجام خواهد رسید چون عیسی قسمت اول آن را به انجام رسانده است.

متن‌های پیشنهادی برای مطالعه:

متی 21: 1-11

پرسشها برای اندیشیدن:

عیسی چطور ما را در زندگی حال حاضرمان آزاد ساخته است؟

عیسی پادشاه صلح است! آیا من با برادران و خواهرانم در صلح به سر می‌برم؟

دعا:

ای پادشاهم عیسی! برای حکومت عادلانه‌ات بر کلیسا از تو سپاسگزاریم. متشکریم که روزی بر تمام امّت‌ها حکومت کرده و برایشان صلح را به ارمغان خواهی آورد. کمکمان کن تا انسانهایی صلح‌جو بوده و با انتظار کشیدن بازگشتت، همراه با کلیسا فریاد بزنیم “ای خداوندم عیسی، بیا!”. آمین!

Leave a Reply

Your email address will not be published.

Back to top button