
لیکن حکمت و کبریایی نزد وی است. مشورت و فطانت از آن او است.
ایوب ۱۲: ۱۳
اجازه بده من اینها را پیش ببرم!
یک بار زمانی که در یک پرواز بودم هوا طوفانی شد… ولی زمانی که هواپیما تحت تاثیر باد، تکانهای شدید میخورد، من از جایم بلند نشدم تا به کابین خلبان بروم و به او بگویم «دوستان هوا بسیار خراب است، اجازه بدهید من کنترل هواپیما را به دست بگیرم». قطعاً میتوانید حدس بزنید اگر این کار را میکردم و کنترل هواپیما را به دست میگرفتم چه فاجعهای میتوانست رخ دهد. من سعی کردم با آرامش سر جایم بنشینم و به خلبان اعتماد کنم تا او بتواند در این موقعیت حساس کارش را به بهترین شکل ممکن به انجام برساند.
زمانی که هواپیما برمیخاست و مینشست کمترین دلهرهای هم نداشتم ولی زمانی که در ارتفاع ۱۷۰۰۰ پایی تکانهای شدید حادث شد و علامت «بستن کمربند ایمنی» روشن شد با خودم گفتم: «خدایا چه اتفاقی در حال افتادن است». با این حال حتی فکر این را هم نکردم که به کابین خلبان بروم و کنترل هواپیما را به دست بگیرم.
ولی اگر با خودمان رو راست باشیم، ما دائماً با خداوند این کار را انجام میدهیم. ما به کلیسا میرویم و دعا میکنیم که قلبمان و کنترل زندگیمان را به خداوند بسپاریم ولی زمانی که با مشکلات یا موقعیتهای استرسزا مواجه میشویم به صورت غیر مستقیم به خداوند میگوییم: «خدایا بگذار کنترل این موقعیت را به دست بگیرم». دقیقاً به همین دلیل است که ما اینقدر در زندگی دچار مشکلات غیر قابل حل میشویم. گویی ما هنوز آماده نیستیم که کنترل زندگی خودمان، خانوادهمان، کسب و کارمان، خانهمان و هر چیز دیگر را به خداوند بسپاریم!
ای پدر آسمانی، اعتراف میکنم که خیلی وقتها اعتمادم به تو در حد حرف و تئوری است و زمانی که پای عمل پیش میآید، به تواناییهای خودم یا اطرافیانم بیشتر از تو اعتماد دارم. از تو سپاسگزارم که با این حال، مرا در دستان خودت حفظ کردهای. لطفاً مرا ببخش و کمکم کن تا بتوانم امروز عملاً کنترل زندگیام را به دستان تو بسپارم. آمین
برگرفته از آثار W. A. Tozer