
و برای ایشان نیز مثلی آورد در اینکه میباید همیشه دعا کرد و کاهلی نورزید. پس گفت که «در شهری داوری بود که نه ترس از خدا و نه باکی از انسان میداشت. و در همان شهر بیوه زنی بود که پیش وی آمده میگفت، داد مرا از دشمنم بگیر. و تا مدتی به وی اعتنا ننمود؛ ولکن بعد از آن با خود گفت، هرچند از خدا نمیترسم و از مردم باکی ندارم، لیکن چون این بیوه زن مرا زحمت میدهد، به داد او میرسم، مبادا پیوسته آمده، مرا به رنج آورد.» خداوند گفت: «بشنوید که این داور بی انصاف چه میگوید؟ و آیا خدا برگزیدگان خود را که شبانه روز بدو استغاثه میکنند، دادرسی نخواهد کرد، اگرچه برای ایشان دیر غضب باشد؟ به شما میگویم که به زودی دادرسی ایشان را خواهد کرد. لیکن چون پسر انسـان آید، آیا ایمـان را بر زمیـن خواهـد یافـت؟»
لوقا 18 (1-8)
” همیشه دعا کن “
کلام خداوند به ما تعلیم میدهد که ایلیا نبی هم مثل ما احساس داشت و علایق خود رو داشت به معنای دیگر او هم مثل ما در مقابل وسوسه قرار میگرفت او هم مثل ما، خوره ترس و شک به جونش می افتاد ولی در همین حال و در میونه همه این سختی ها و بالا و پایین ها انسان با ایمانی بود و دعا رو ترک نمیکرد. من یک مرد با ایمان دیگر رو از کشور آفریقای جنوبی میشناسم که معروف بود به اینکه هیچ کاری رو بدون دعا و پرستش خداوند انجام نمیداد، معروف بود که برای دعا از هر چیز دیگری تو زندگی بیشتر وقت میگذاشت و وقتی که چشم از دنیا بست تا به ملاقات عیسی مسیح بره دستهایش در حالت دعا رو به آسمان بلند شده بود.
اگر بخواهیم به تاریخ کلیسا و قهرمانان ایمان خود نگاه کنیم اشخاص بسیاری هستند که زندگی با ایمان اونها مثالزدنی هست و ما به عنوان یک ایماندار میتونیم اونها رو به عنوان الگو قرار بدیم. گفته میشه که یکی از این قهرمانان کلیسا گفته: که در طول زندگی هیچ وقت بیشتر ار سیدقیقه دعا نکردم ولی هیچ وقت نشده که سیدقیقه از زندگیام رو بدون دعا گذرونده باشم. اگر به این موضوع خوب نگاه کنیم متوجه تفاوت عمیقی میشیم، بعضی افراد دوست دارن که همیشه و هر وقت در حال صحبت کردن باشن و معمولاً بیشتر این صحبتها اگر باعث تخریب نشه حداقلش این هست که بیفایده و بیثمر هست. اینجاست که باید گفت که باید از صحبت کردن اضافی دست برداشت و اجازه داد تا خداوند بگه که چه باید کرد و چطور باید این راه رو پیمود.